معرفی استان اصفهان
استان اصفهان با مساحت ۱۰۷۰۴۵ کیلومتر مربع ( معادل ۶/۵۷ درصد از مساحت کشور) بین ۳۰ درجه و ۴۲ دقیقه تا ۳۴ درجه و ۲۷ دقیقه عرض شمالی و ۴۹ درجه و ۳۸ دقیقه تا ۵۵ درجه و ۳۲ دقیقه طول شرقی در بخش مرکزی ایران در جلگه ای حاصلخیز واقع شده است . شکل استان از لحاظ گسترش در امتداد طول و عرض جغرافیایی به گونه ای است که میانگین طول آن ۵۳۲/۵ کیلومتر و عرض استان برابر با ۴۰۵ کیلومتر می باشد .استان اصفهان از شمال به استانهای مرکزی، قم و سمنان، از جنوب به استانهای فارس و کهگیلویه و بویراحمد، از مشرق به استانهای یزد و خراسان و از غرب به استانهای لرستان و چهارمحال و بختیاری محدود می شود .
بر اساس آخرین تقسیمات کشوری استان اصفهان دارای ۲۴ شهرستان، ۵۱ بخش، ۱۰۶ شهر و و ۱۳۱ دهستان می باشد. جمعیت شهر اصفهان طبق نتایج سرشماری سال 1395، برابر با 2243249 نفر می باشد. مجموع جمعیت کل استان طبق این سرشماری 5120850 نفر می باشد.
آب و هوای استان از نوع بیابانی است که وجود رشته کوههای زاگرس در قسمت غرب آن مانع نفوذ رطوبت به نواحی مرکزی و شرق استان می گردد . از طرفی وجود نواحی پست و کویری شرق استان هوای بخش وسیعی از آن را تحت تاثیر خود قرار می دهد .
متوسط بارش سالیانه استان ۱۶۰ میلیمتر و متوسط بارش شهر اصفهان حدود ۱۲۰ میلیمتر است . تنوع رژیم حرارتی در استان تحت تاثیر مناطق کوهستانی و کویری و وزش بادهای غربی است به طوری که میانگین درجه حرارت سالانه در مناطق غرب و جنوب به حدود ۴ درجه سانتیگراد می رسد . در بین مناطق استان، خور با میانگین دمای سالانه ۱۹/۵ درجه سانتیگراد گرمترین و سمیرم با دمای میانگین سالانه ۱۰/۶ درجه سانتیگراد سردترین منطقه استان اصفهان می باشد .
چندین رودخانه از جمله رودخانه های ماربر در سمیرم، مرغاب نجف آباد، گلپایگان و غیره در سطح استان جریان دارد اما یکی از بزرگترین رودخانه های داخلی فلات مرکزی ایران زاینده رود است که از ارتفاعات زردکوه بختیاری سرچشمه گرفته و سپس با جهت غرب به جنوب شرق استان به تالاب گاوخونی واقع در شهر اصفهان می ریزد.
از مراجعه به منابع موجود تاریخى چنین برمىآید که کلمهٔ «اسپاران» بطلمیوس، «سپاهان» پهلوى و «اصبهان» عرب و «اصفهان» امروز لفظى قدیمى است و به احتمال قریب به یقین کلمهاى پهلوى است و ریشهٔ قدیمىتر از پهلوى آن مکشوف نیست. در عهد اشکانیان، اصفهان مرکز و پایتخت یکى از ایالتهاى وسیعى بود که تحت فرمان ملوک اشکانى قرار داشت. در دورهٔ ساسانیان، اصفهان محل سکونت و قلمرو و نفوذ «اسپوهران» یا اعضاى هفت خانوادهٔ بزرگ ایرانى که مشاغل عمده و مناصب سلطنتى در اختیار داشتند، بود. همچنین در این دوره اصفهان به عنوان مرکز تجمع سپاه و به منزلهٔ دژ مستحکمى به شمار مىرفت. شاید به همین علت بود که یزدگرد سوم پس از شکست از اعراب مدتى در اصفهان به سر برد.
شهر اصفهان پس از نبردى که بین سردار ایرانى و سردار عرب درگرفت، با کشته شدن سردار ایرانى در محل رُستاقالشیخ به تصرف اعراب درآمد. مورخین بصره، فتح اصفهان را در سال ۲۳ هجرى ثبت کردهاند. بعد از اسلام، اصفهان مانند دیگر شهرهاى ایران تا اوایل قرن چهارم تحت سلطهٔ اعراب بود و در زمان منصور خلیفهٔ عباسى، مورد توجه قرار گرفت و به حاکم این شهر دستور داده شد که در عمران و آبادانى آن بکوشد. به همین منظور در دهکدهٔ خشینان (احمدآباد فعلی) قصرى عالى بنا گردید و بارویى به دور شهر کشیده شد و خشینان به یهودیه متصل گشت. شهر اصفهان در قرون اولیهٔ اسلامى از دو قسمت جِى و یهودیه تشکیل مىشد. جِى در قسمت شرق اصفهان و جوباره (یهودیه) در قسمت دیگر شهر قرار داشت.
در سال ۳۱۹ هـ.ق مردآویج زیارى اصفهان را متصرف شد و آن را به پایتختى برگزید و جشن سده را هر چه باشکوهتر در این شهر برپا کرد. در سال ۳۲۷ هـ.ق این شهر به تصرف رکنالدولهٔ دیلمى درآمد و آن را به پایتختى انتخاب کرد. بعد از آن شهر اصفهان رونق خود را بازیافت و مرکز تجمع علما و شعرا شد.
در سال ۴۴۳ هـ.ق اصفهان به دست طغرل پادشاه سلجوقى فتح شد. در این زمان عمارات مساجد و کوشکهاى متعددى در شهر بنا گردید. در زمان ملکشاه سلجوقى، اصفهان بار دیگر به پایتختى انتخاب شد و دوران طلایى دیگرى را آغاز نمود. در این دوره اصفهان از آبادترین و مهمترین شهرهاى دنیا به شمار مىآمد. بعد از ملکشاه سلجوقى، جانشینان او در اصفهان مستقر شدند.
این شهر تا سال ۶۳۳ هـ.ق در امان بود. در زمان حملهٔ مغولها سلطان جلالالدین خوارزمشاه اصفهان را مرکز تجمع سپاه خویش قرار داد. فتح اصفهان به علت حصار مستحکم آن، مدتها طول کشید و سرانجام با خیانت شافعیان که در اختلاف با حنفیان دروازههاى شهر را بر روى سپاهیان مغول گشوده بودند، شهر سقوط کرد و مغولها به قتلعام ساکنین شهر پرداختند. این شهر در سال ۶۳۹ هـ.ق تحت سلطهٔ مغولها قرار گرفت. پس از بازگشت سپاه مغول، شهر اصفهان مجدداً رونق یافت و قسمتى از آبادى و عمران گذشتهٔ خود را به دست آورد، تا این که مورد تاخت و تاز سپاهیان تیمور قرار گرفت. حملات تیمورلنگ ضررهاى جبرانناپذیرى بر اصفهان وارد کرد. معروف است که پس از آن که عدهاى از اهالى شهر سر به شورش برداشتند، تیمور براى سرکوبى آنها فرمان قتلعام صادر کرد. بعد از حملات مغول و تیمور، اصفهان به علت موقعیت جغرافیایى مناسب، دوباره رونق یافت؛ در زمان حکومت صفویان توسعهٔ فراوانى پیدا کرد و بر جمعیت آن نیز افزوده شد. شاهعباس صفوى این شهر را تصرف و یک سال در آن سکونت کرد. دوران شکوفایى دوبارهٔ اصفهان با انتخاب این شهر به عنوان پایتخت در زمان شاهعباس در سال ۱۰۰۰ هـ.ق آغاز شد.
علت انتخاب اصفهان به عنوان پایتخت را باید در دورى از قلمروهاى دولت عثمانى در دورهٔ جنگهاى ایران و عثمانى پىجویى کرد. این انتقالِ اندیشیده، به دلیل موقعیت ممتاز جغرافیایى و ژئوپولیتیکى اصفهان و قرار گرفتن آن در قلب ایران و دورى از مرزهاى سیاسیِ خطرآفرین بود. در این دوره، قسمت مرکزى شهر کشش و توانایى برآوردن نیازهاى سیاسى، اقتصادى و فرهنگى جدید را نداشت. در جنوب میدان قدیم و در محل باغ بزرگ نقش جهان که یادگار سلاجقه بود، مرکز جدیدى ایجاد گردید. فعالیت اقتصادى شهر (بازار) با یک شبکه به مرکز قدیمى شهر ارتباط یافت تا ضمن حفظ فعالیت نسبى بخش قدیمى شهر، اهم فعالیتها را به سوى خود جذب نماید. علاوه بر این، میدان شاهعباس و دو محلهٔ دیگر به نامهاى عباسآباد یا تبریزىها (جهت اسکان تجار تبریزیِ همراه شاهعباس) و جلفا (براى اقامت ارامنهٔ جلفاى ارس که به منظور توسعهٔ تجارت خارجى ایران، به اصفهان کوچانده شده بودند) ایجاد شد. این دو محله به وسیلهٔ چهارباغ و پل اللّهوردىخان (سى و سه پل) به دیگر قسمتهاى شهر متصل گردید. پس از شاهعباس، جانشینان او نیز به توسعهٔ شهر ادامه دادند.