رفتن به محتوای اصلی
x


طبق تعریف سازمان جهانی بهداشت، مراقبت‌های بهداشتی اولیه (PHC) مراقبت‌های اصلی در زمینه بهداشت هستند كه باید برای همه افراد و خانواده‌های جامعه قابل دسترس باشند. این خدمات بخش اساسی نظام بهداشتی و توسعه اقتصادی اجتماعی یک كشور است. مراقبت‌های بهداشتی اولیه، اولین سطح تماس فرد، خانواده و جامعه با نظام بهداشتی كشور بوده و خدمات را تا حد ممكن به جایی كه مردم در آن كار و زندگی می‌كنند؛ می‌برد. هدف از ارائه این مراقبت‌ها حفظ، نگهداری و ارتقاء سطح سلامت افراد جامعه است.
در استان اصفهان پیش از ورود جهاد سازندگی به این عرصه، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان اقدامات خود را آغاز نمود و اقدام به ساخت غسال‌خانه، ساخت توالت‌های سیمانی استاندارد و توزیع آنها، تبدیل حمام‌های خزینه‌ای به حمام‌های جدید با دوش، بهسازی قنات‌ها، انجام پروژهای آب‌رسانی و کلرینه کردن آب‌ها در روستاها کرد. در دوره ریاست دکتر محمد اسماعیل اکبری، اولین رئیس دانشگاه علوم پزشکی اصفهان پس از شکل‌گیری وزارت بهداشت درمان و آموزش پزشکی، برای اولین بار کارخانه تولید لوله‌های پلی اتیلن (به نام کارخانه بهساز) در اصفهان احداث گردید که در آب‌رسانی روستاها کمک بسیار بزرگی بود و حتی به دیگر استان‌ها هم ارسال می‌شد.
در اکثر موارد کارشناسان بهداشتی در مسیر اجرای این اقدامات با مشکلات و کارشکنی‌هایی در روستاها روبرو می‌شدند، به طوری که برای مجاب کردن مردم به استفاده از توالت‌ها و یا حمام‌های بهداشتی علاوه بر صحبت با بزرگان محلی، در مساجد حضور یافته و توضیحات و آموزش لازم را به روستاییان ارائه می‌کردند. بعدها اعتبار این گونه اقدامات از سازمان بهداشت محیط گرفته و به جهاد سازندگی سپرده شد.

در استان اصفهان طرح مراقبت‌های بهداشتی اولیه phc از شهرستان شهرضا به صورت پایلوت شروع شد. در زمان تصدی دکتر اکبری، روستاهایی که بیش از 30 نفر جمعیت داشتند باید در آنها خانه بهداشت ایجاد می‌شد. پیشتر در مرکز دهستان روستایی که بزرگتر بود مرکز بهداشتی بود که معمولاً یک پزشک هندی آن را اداره می‌کرد. با احداث این خانه‌های بهداشتی، نیروهای بهورز آن را اداره کرده و در ابتدا مجوز تجویز 30 قلم دارو را داشتند. اگر موردی پیش می‌آمد که توسط بهورز در خانه بهداشتی قابل درمان نبود به .مرکز بهداشت ارجاع و اگر نیازی بود، به مرکز شهرستان و به بیمارستان ارجاع می‌شد.

شبکه مراقبت‌های بهداشتی - درمانی

در سال‌های پس از جنگ جهانی دوم، گروه‌های سیار مبارزه با بیماری‌های مالاریا، سل. جذام. آبله و غیره در کشور شکل گرفت. در این گروه‌ها، غالبا از افرادی با آموزش‌های در حد ۶ تا ۱۲ سال آموزش رسمی همراه با گذراندن دوره‌های خاص استفاده می‌شد. که بعدها از این افراد برای بیماریابی و واکسیناسیون نیز استفاده شد.

جهت تأمین نیروی مورد نیاز روستاها، در سال ۱۳۱۹ طرح "تربیت بهدار" در مشهد آغاز به کار کرد. این نیروها بعد از گذراندن دوره چهارساله آموزش نظری، عملی و کارآموزی در روستاها و مراکز بخش‌ها فعالیت می‌کردند. ولی در سال‌های دهه ۱۳۴۰ عملا کار آموزشگاه‌های تربیت بهدار متوقف شد و تمام فارغ‌التحصیلان بتدریج و پس از اتمام تعهد خدمت روستایی به دانشکده‌های پرشکی راه یافتند و با گذراندن حداقل سه سال آموزش تکمیلی، پزشک شدند. از سال ۱۳۴۳ قانون سپاه بهداشت در ایران به اجرا درآمد.

برابر این قانون، فارغ‌التحصیلان دانشکده‌های پزشکی و وابسته به آن، و نیز تعدادی از دیپلمه‌های دبیرستانی مازاد بر احتياج ارتش، خدمت وظیفه خود را در وزارت بهداری می‌گذراندند. فارغ‌التحصیلان دیپلمه زیر نظر پزشک، در واحدهای روستایی به کار درمان و بهداشت می‌پرداختند. علی‌رغم خدمات مثبت سپاهان بهداشت، به دلیل عدم آشنایی این نیروها با فرهنگ روستا، عدم استقرار کامل و ثابت نبودن تعداد نیروها. بهره‌گیری کامل از وجود این نیروها با مشکل مواجه شد.

در سال ۱۳۵۱ طرح تحقیقاتی نحوه توسعه خدمات پزشکی و بهداشتی در ایران با همکاری سازمان جهانی بهداشت، دانشکده بهداشت دانشگاه تهران، در استان آذربایجان غربی با هدف استقرار یک نظام ارائه خدمات و استفاده از نیروهای غیر پزشک در واحدهای محیطی به اجرا درآمد. همزمان با اجرای این طرح. پروژه‌های مشابه دیگری در سایر نقاط کشور به اجرا درآمد که از جمله می‌توان، طرح تربیت بهیار روستا در دانشگاه شیراز که در کوار فارس اجرا شد: طرح‌های سازمان خدمات اجتماعی در فارس و تهران و "طرح سلسله" در الشتر لرستان را نام برد. در سال ۱۳۵۸ وضعیت شاخص‌های بهداشت و درمان نامناسب بود: میزان مرگ و میر کودکان زیر یکسال ۱۰۴ در هزار تولد زنده، امید به زندگی ۵۷ سال و میزان دسترسی به آب سالم و حداقل کالری لازم در ایران در مقایسه با بسیاری از کشورهای جهان نسبتی تأسف‌بار داشت.

در اولین سال‌های پس از پیروزی انقلاب اسلامی سیاست‌های اساسی برای برنامه‌های بهداشت، درمان و آموزش پزشکی تدوین گردید. اولین دولت پارلمانی در اواسط سال ۱۳۵۸ تشکیل شد و در سال ۱۳۵۹ شورایی به نام شورای بررسی برنامه‌ها و تشکیلات در وزارتخانه ایجاد شد. این شورا نیز به تشكيل چندین کمیته تخصصی اقدام کرد. شورای بررسی، گزارش اولیه خود را در زمینه سیاست‌ها و خط مشی‌ها و اولویت‌ها در سال ۱۳۶۰ به شورای معاونان وزارتخانه ارائه نمود. به رغم جنگ تحمیلی عراق با ایران و بمباران شدید شهرها، کلیه ضوابط و روابط لازم برای سازمان‌دهی اجزای نظام شبکه، به طور مشروح در جلسه شورای معاونان وزارتخانه مطرح و به وسیله دو تن از کارشناسان تلاش‌گر وزارتخانه در کتابی تحت عنوان "نگرشی بر بهداشت، درمان و آموزش نیروی انسانی پزشکی" گردآوری شد. این کتاب بعداً اساس تدوین طرح‌های گسترش شبکه‌های بهداشتی - درمانی کشور قرار گرفت. در این کتاب انتخاب شهرستان به عنوان مقیاس اداری - جغرافیایی گسترش شبکه‌های بهداشتی درمانی مورد تأکید قرار گرفت و با کوشش این دو کارشناسی و به کمک کارکنان پر حوصله و زحمت‌کش استان‌ها طرح‌های گسترش، به تفکیک شهرستان‌های کشور تا سال ۱۳۶۳ مهیا گردید.

در اسفند ماه ۱۳۶۳ مجلس شورای اسلامی برای راه‌اندازی شبکه بهداشت و درمان در یک شهرستان از هر استان اعتباری معادل 000/000/500/2 ریال در اختیار وزارت بهداری وقت قرار داد. برای به هزینه گرفتن این اعتبار و در واقع گسترش شبکه‌های بهداشت و درمان وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی اقدام به تشکیل واحدی به نام ستاد گسترش شبکه‌های بهداشتی - درمانی کشور نمود که پس از گذشت سال‌ها این واحد همچنان به فعالیت خود ادامه می‌دهد.

 بحثی پیرامون مراقبت‌های بهداشتی اوليه (P.H.C)

باتوجه به این که نظام شبکه در ایران قالب ارائه خدمات بهداشتی اولیه است، در اینجا بحثی مختصر پیرامون خدمات بهداشتی اولیه ارائه می‌شود. کنفرانس بین‌المللی بهداشت، با همکاری سازمان جهانی بهداشت و یونیسف در سال ۱۹۷۸ میلادی در آلماآتای شوروی تشکیل شد. در اعلامیه این کنفرانس خدمات بهداشتی اولیه اساسی‌ترین کام و کلید رسیدن به هدف بهداشت برای همه تلقی شد. در کشور ما شبکه‌های بهداشتی - درمانی کشور در واقع قالب ارائه خدمات بهداشتی اولیه بودند که این قالب تمام زمینه‌های لازم برای اجرا کردن خدمات را دارا بود.

ماده شش اعلامیه الماآتا خدمات بهداشتی اولیه را چنین تعریف می‌کند:

خدمات بهداشتی اولیه مراقبت‌های اساسی است که تمام افراد و خانوداه‌ها از طریق مشارکت کامل خویش به آن دسترسی می‌یابند.

خدمات بهداشتی اولیه، هسته اصلی نظام بهداشتی کشور و جزء جدایی‌ناپذیر توسعه اقتصادی - اجتماعی جامعه را تشکیل می‌دهد.

خدمات بهداشتی اولیه، اولين سطح تماس افراد، خانواده‌ها و جامعه با نظام بهداشتی کشور است و خدمات بهداشتی را تا آنجا که ممکن باشد. به محل کار و زندگی مردم نزدیک می‌کند.

خدمات بهداشتی اولیه، اولین جزء جریان مستمر خدمات بهداشتی را تشکیل می‌دهد.

ماده هفت اعلاميه آلماآتا درباره محتوای خدمات بهداشتی اولیه چنین می‌گوید:

محتوای خدمات بهداشتی اولیه می‌تواند از کشوری به کشور دیگر متفاوت باشد ولی دست کم موارد زیر را شامل می‌شود.

آموزش همگانی جامعه در زمینه مسائل بهداشتی؛

بهبود غذا و تغذیه صحیح

تأمین آب سالم و کافی و بهسازی اساسی محیط؛

مراقبت‌های بهداشتی مادران، کودکان و تنظیم خانواده؛

ایمن‌سازی علیه بیماری‌های عمده عفونی

پیشگیری از بیماری‌های شایع و بومی و کنترل آنها:

درمان مناسب بیماری‌ها و حوادث؛

پیش‌بینی و تدارک داروهای اصلی

شایان ذکر است که امروزه به دلیل سرمایه‌گذاری جدی نظام جمهوری اسلامی، علاوه بر موارد فوق، پیشگیری از بیماری‌های متعدد دیگری نیز در قالب شبکه بهداشتی درمانی کشور ادغام شده است. خدمات بهداشتی اولیه همچنین بر یک سری اصول اساسی استوار است که عبارتند از:

برابری و تأمین عدالت اجتماعی در زمینه بهداشت. منظور از این اصل این است که منابع به طور عادلانه در جامعه توزیع شوند و کلیه افراد جامعه به سهولت و با سرعت به کلیه خدمات بهداشتی اولیه دسترسی داشته باشند.

تکنولوژی مناسب. هدف آن است که فن‌آوری مورد استفاده در تأمین سلامت جامعه باید با فرهنگ و نیاز جامعه مناسب باشد و به کارگیری آن از نظر اقتصادی برای کشور قابل تحمل باشد. البته منظور از تکنولوژی مناسب در اینجا نیروی انسانی، ابزار و مدیریت مناسب است.

همکاری بین بخشی. امروزه امکان تأمین سلامت جامعه بدون همکاری همه بخش‌های درگیر در توسعه میسر نیست. به خصوص اگر تعریف جامع سلامت براساس ماده اول اعلامیه الماآتا رفاه کامل جسمی، روانی و اجتماعی باشد. يقيناً دسترسی به این تعریف جامع از سلامت خارج از قدرت و امکانات قانونی بخش بهداشت است و ضرورت همکاری سایر بخش‌هایی که به ویژه با بخش بهداشت ارتباط نزدیک‌تر و مؤثرتری دارند (وزارت کشور، صنایع، کشاورزی آموزش و پرورش، راه و ترابری و...) احساس می‌شود.

مشارکت مردم. مشارکت گسترده مردم و نقش جدی آنان در تأمین سلامت جامعه ضروری است. باید در مردم احساس مسؤولیت ایجاد کرد به نحوی که همانند باورهای مذهبی، به مباحث بهداشتی نیز اعتقاد پیدا کنند. نکته مهم در این رابطه سازمان‌دهی مردم است، که باید به شکل مطلوب و کارآ انجام پذیرد.

 

اصول و ضوابط در گسترش شبکه‌های بهداشتی - درمانی کشور

اصول و ضوابط کلی که مبنای گسترش نظام شبکه قرار گرفته است، به شرح زیر هستند:

- دسترسی جغرافیایی. هدف از دسترسی جغرافیایی این است که کلیه افراد جامعه حتی از دورترین نقاط به محیطی‌ترین واحد بهداشتی دسترسی داشته باشند. به نحوی که حداکثر فاصله افراد از واحدهای بهداشتی حداکثر به میزان یک ساعت پیاده‌روی باشد و از طرفی محل استقرار واحدهای بهداشتی تا حد امکان در مسیر حرکت طبیعی مردم باشد.

- دسترسی فرهنگی. عدم وجود برخوردها و اختلافات قومی، فرهنگی و مذهبی، به طریقی که جمعیت مشخص شده بتوانند در کنار یکدیگر از خدمات واحد بهداشتی بهره‌مند شوند.

- وجود تناسب بین حجم خدمات و نیروی انسانی.

این موضوع از این نظر اهمیت دارد که از طرفی نیروی انسانی با ازدحام مراجعه کنندگان روبرو نباشد و مراجعه کننده برای گرفتن خدمت در نوبت نایستد؛ و از طرفی، کمی مراجعه منجر به بیکاری خدمت دهنده و در نتیجه هزینه بالای خدمات نگردد.

- هزینه خدمات ارائه خدمات باید به نحوی طراحی شود، که هزینه تمام شده خدمات برای فرد، خانواده و جامعه قابل تحمل باشد و در این رابطه مشارکت مردم، استفاده مشترک از منابع و استفاده از نیروهای چندپیشه هزینه‌ها را کاهش خواهد داد.

- سطح‌بندی خدمات. منظور از سطح‌بندی خدمات، ارائه خدمت به صورت زنجیره‌ای مرتبط و تکامل یابنده است. سطح‌بندی خدمات، هزينه ارائه خدمت را به شدت کاهش می‌دهد. به عنوان نمونه برای ساخت یک دستگاه کامپیوتر فوق‌العاده پیچیده لازم نیست که هزاران مهندس سخت‌افزار در یک کارخانه حضور داشته باشند، بلکه می‌توان مراحل ساخت کامپیوتر را کاملاً ریز کرده، به شکل ساده طراحی کرد: به نحوی که در هر مرحله کارگران ساده و با آموزش‌های کوتاه مدت بتوانند خدمات خود را ارائه نمایند. آنچه مسلم است طراحی روند خدمت در عهده بالاترین رده‌های تخصصی است. به این طریق می‌توان هزینه‌های سنگین آموزش را کاهش داد.

در حال حاضر در نظام شبکه بخشی از علم پزشکی سطح‌بندی شده، در هر سطح نیروی مورد نیاز به کار گرفته شده است. از طرفی، هرگاه یکی از مراجعه کنندگان واحدهای محیطی به خدمات تخصصی‌تر نیاز داشت، واحد محیطی می‌تواند فرد را به سطوح بالاتر ارجاع دهد. به عنوان مثال در مبارزه با بیماری مالاريا، تهیه لام خون، سمپاشی، لاروکشی، آموزش بهداشت و پیگیری بیماران به عهده سطح اول: آزمایش لام‌ها، تشخیص و شروع درمان به عهده سطح دوم: و بررسی‌های اپیدمیولوژیک و بهسازی محیط به عهده سطح سوم است. در حال حاضر در نظام شبکه مراقبت‌های بهداشتی اولیه، بعد از خانواده، اولین سطح ارائه خدمات را در روستاها خانه‌های بهداشت و در شهرها، پایگاه‌های بهداشتی و گاهی مراکز درمانی تشکیل می‌دهند. در واقع هیچ جمعیتی نباید خارج از محدوده عمل سطح اول قرار گیرد و سطح اول، جمعيت معینی را تحت پوشش قرار می‌دهد. مراکز بهداشتی درمانی شهری و روستایی سطح دوم ارائه خدمات را تشکیل می‌دهند و سطح سوم خدمات شامل بیمارستان‌ها و پلی کلینیک‌های تخصصی هستند. عده‌ای سطح چهارم ارائه خدمات را بیمارستان‌های دانشگاهی با خدمات فوق تخصصی می‌دانند.

ارائه خدمات از طریق سیستم ارجاع. همان طور که در بخش سطح‌بندی ارائه خدمات مطرح شد، زمانی که یکی از مراجعه‌کنندگان به سطح اول، به خدمات تخصصی‌تری که از عهده سطح اول بر نمی‌آید؛ نیاز داشته باشد واحد مذکور مراجعه کننده را به سطح دوم ارائه خدمات ارجاع می‌دهد. سطح دوم نیز در صورت لزوم، فرد را جهت ارائه خدمات تخصصی و فوق تخصصی به سطح سوم و یا چهارم ارجاع می‌دهد. این زنجیره ارائه خدمات از سطح اول به سطوح بالاتر را نظام ارجاع می‌نامند.

استفاده از نظام ارجاع می‌تواند:

- امکان استفاده از کارکنان غیر پزشک را برای ارائه خدمات ساده بهداشتی و کمک‌های اولیه درمانی فراهم سازد.

- سطوح تخصصی را از پرداختن به خدمات ساده غیرتخصصی باز می‌دارد و برای پرداختن به خدمات تخصصی وقت بیشتری را در نظر می‌گیرد.

- از ارائه خدمات به شکل تکراری (دارو، آزمایش و گرافی مکرر) جلوگیری می‌کند.

- خدمات را به نحو چشمگیری ارزان تمام می‌کند.

- با توزیع وسیع و گسترده واحدهای محیطی امکان تداوم و استمرار خدمات بهداشتی را فراهم آورد.

با استفاده از ساز و کار سطح‌بندی خدمات، بردن خدمات تشخیصی (آزمایشگاه و رادیولوژی) نیز به سطوح محیطی میسر و از گسیل بی مورد و هزینه آفرین بیماران و همراهانشان به شهرها که موجب افزایش هزینه‌های اجتماعی تأمین سلامت جامعه می‌گردد، جلوگیری خواهدشد.

یکی از شرایط اصلی توفیق نظام ارجاع این است که هیچ یک از واحدهای یک سطح به خدماتی که به عهده واحدهای سطح پایین‌تر قرار داده شده است نپردازد: مگر آنکه خدمت موردنظر را در سطح تخصصی‌تری ارائه دهد. به این دلیل، در کنار هر واحد سطح بالاتر باید یک واحد سطح پایین‌تر منظور گردد تا وظایف مقرر برای واحد مذکور را برای جمعیت محل استقرار واحد بالاتر ارائه کند. این واحدها را «ضمیمه» می‌نامند.

ارتباط فنی و اداری واحدهای هر سطح با واحدهای سطوح پایین‌تر باید به گونه‌ای باشد که نظارت، پایش، آموزش حین خدمت کارکنان واحد محیطی و تدارک این واحدها به نحو فعال و مستمری از نزدیک‌ترین واحد سطح بلافصل میسر شود.

اهمیت برقراری ارتباط فعال و مستمر واحدهای هر سطح با واحدهای سطوح بالاتر و پایین‌تر به حدی است که بدون فراهم آوردن امکان عملی ارتباط‌های مذکور باید از ایجاد واحدهای غیر پزشکی خودداری شود تا از بروز خطراتی نظیر گرایش عوامل غیر پزشک به امر درمان‌های غیر مجاز و کاهش کیفیت خدمات جلوگیری به عمل آید.

 

ادغام بافتن خدمات

در روشی که در اواسط قرن بیستم رواج داشت بسیاری از خدمات به طور عمودی و توسط گروه‌های سیار انجام می‌شد ولی در طراحی شبکه مراقبت‌های اولیه بهداشتی، برنامه‌ها ادغام یافته و مستقر بوده است. به دلیل چنین تلقی و برداشتی است که از همان آغاز، ضرورت وجود و تربیت نیروهایی که دارای بخش‌هایی از توان و مهارت کارکنان برنامه‌های عمودی بوده، بتوانند مجموعه این خدمات را به صورت تلفیقی و ادغام یافته عرضه کنند، احساس شد. و چنین بود که اصطلاحات کاردان بهداشت خانواده و کاردان مبارزه با بیماری‌ها مطرح شد تا اولی تمامی فعاليت‌هایی را که در زمینه آموزش بهداشت، آموزش تغذیه، بهداشت مادر و کودک و تنظیم خانواده وجود دارد، در بر گیرد و دومی فعاليت‌های ناظر بر مبارزه با بیماری‌های واگیردار (مالاریا، سل، جذام، زئونوزها و...) و غیر واگیردار را به عهده گیرد.

تلاش بر این بوده است که تفکر تلفيق نه فقط در تربیت نیروهای جدید بلکه جهت ساختن و پرداختن نیروهای انسانی که به این با آن برنامه عمودی متعلق هستند، نیز به کار گرفته شود. اگر تربیت کاردان‌های بهداشت خانواده و مبارزه با بیماری‌ها به درستی و برابر نیاز صورت گیرد، بیشترین و مؤثرترین نقش را در هدایت برنامه‌های مراکز بهداشتی، درمانی و نظارت بر فعالیت خانه‌های بهداشت به عهده خواهند داشت. نکته مهم در ادغام خدمات تجزیه و ساده کردن خدمت به صورت گام‌های متوالی است.

 

 نمای سازمانی و شرح مخنصر واحدهای عرضه خدمات

 در تهیه طرح‌های گسترش نظام بهداشتی، درمانی کشور، هر شهرستان به عنوان یک واحد جغرافیایی در نظر گرفته می‌شود.

اصولاً در شبکه بهداشتی - درمانی هر شهرستان به طور عمده سه نوع واحد اصلی شامل خانه بهداشت و پایگاه بهداشتی در روستا و شهر، مراکز بهداشتی - درمانی شهری و روستایی و بیمارستان وجود دارد.

 

خانه بهداشت

واحدی است که در روستا مستقر است و غالباً چند روستای دیگر (روستاهای قمر) را نیز پوشش می‌دهد. میانگین جمعیت تحت پوشش هر خانه بهداشت ۱۵۰۰ نفر است. بهورزان زن و مرد، کارکنان خانه بهداشت را تشکیل می‌دهند.

بومی بودن بهورزان، ارتباط دائم آنان با مردم، مبانی ثبت دقیق اطلاعات بهداشتی و نظارت مستمر بر فعالیت خانه‌های بهداشت از عوامل عمده پوشش مطلوب خانه‌های بهداشت است. وظیفه اصلی خانه بهداشت، ارائه مراقبت‌های اولیه بهداشتی به جمعیت تحت پوشش است.

مهم‌ترین وظایف خانه بهداشت به شرح زیر است:

الف) سرشماری سالانه از جمعیت تحت پوشش

ب) آموزش مردم و جلب مشارکت آنان در زمینه‌های مختلف

پ) ارائه خدمات بهداشت خانواده؛

- مراقبت‌های دوران بارداری، زایمان و شیردهی

- مراقبت از کودکان زیر پنج سال

- مراقبت از دانش‌آموزان مدرسه‌ها

- مراقبت‌های مربوط به تنظیم خانواده - واکسیناسیون

- پیگیری موارد ترک و یا تأخیر در مراجعه از طریق بازدید منزل.

ت) خدمات مربوط به مبارزه با بیماری‌ها شامل:

- بیماریابی، اجرای موازین پیشگیری و پیگیری درمان مواردی که باید تحت مراقبت باشند مانند سل، جذام، مالاریا و...

- تهیه لام خون از بیماران تبدار و مشکوک به مالاریا، نظارت بر سمپاشی و بهسازی محيط به منظور لاروکشی

- کمک‌های اولیه و درمان‌های علامتی، به خصوص در مورد بیماری‌های خاص مانند عفونت‌های حاد تنفسی و بیماری‌های اسهالی

ث) فعاليت‌های بهداشت محيط شامل:

- بازدید از اماکن تهیه، توزیع، نگهداری و فروش موادغذایی و مصرفی

- بهداشت محیط مدارس

- بهداشت محیط کارگاه‌ها

- پیشنهاد بهسازی‌های اساسی محیط

- توجه به جمع‌آوری مواد زائد جامد و دفع بهداشتی زباله‌ها

- کلرینه کردن آبهای آشامیدنی

- مشارکت در اجرای پروژه‌های بهسازی و نگهداری آنها

ج) جمع‌آوری، ثبت و نگهداری آمار و تنظیم گزارش.

 

نیروی انسانی خانه بهداشت

خانه بهداشت در نظام عرضه خدمات کشور واحد محیطی است که کارکنان بهداشتی جامعه که بهورز نامیده می‌شوند، آن را اداره می‌کنند. به دلائل فرهنگی و جهت ارائه خدمت توسط نیروهای همگن در هر خانه بهداشت یک بهورز زن و یک بهورز مرد وجود دارد که بهورز زن عمدتاً مسؤول کارهایی است که در درون خانه بهداشت جریان دارد (پذیرش مراجعان، مراقبت از افراد تحت پوشش، واکسیناسیون، نبت داده‌ها، درمان‌های اولیه و دادن دارو و...) و بهورز مرد به طور عمده مسؤولیت فعاليت‌هایی که در خارج از خانه بهداشت ضروری است، به عهده دارد (پیگیری بیماران مبتلا به بیماری‌های واگیردار، بیماریابی، بهداشت محیط، واکسیناسیون و انجام مراقبت‌ها در روستاهای اقماری و...). البته این تفکیک وظایف به هیچ وجه مانع از آن نیست که بهورز زن مثلاً بازدید از منازل مردم را یکی از وظایف اساسی خود بداند و یا بهورز مرد در داخل خانه بهداشت مراجعان را بپذیرد و از آنان مراقبت کند.

بهورزان باید حتما بومی باشند. ترجيح دارد که بهورز از همان روستای محل استقرار خانه بهداشت انتخاب شود ولی اگر میسر نباشد از روستاهای تحت پوشش انتخاب گردد.

حداقل سن برای داوطلبان بهورز زن ۱۶ سال تمام و برای داوطلبان مرد ۲۰ سال تمام است. حداکثر سن در وقت پذیرفته شدن برای آموزش بهورزی به ترتیب ۲۴ و ۲۸ سال است.

در حال حاضر با در نظر گرفتن سطح سواد جامعه، حداقل تحصيلات رسمی بهورز ۵ و حداکثر ۸ سال پایان دوره راهنمایی) است. بهورزان با نظر و همکاری نهادهای مردمی مانند شورای روستای روحانی محل، یا نهادهای دیگری که در روستا حضور با نفوذ دارند، انتخاب می‌شوند و در صورتی که در آزمون کتبی و مصاحبه ورودی موفق شوند، آموزش خود را شروع می‌کنند.

دوره آموزش بهورزی در سال تمام است و در جریان آن، بهورزان سه بلوک آموزشی مشخص را می‌گذرانند:

 

بلوک اول: جمعة ۷ ماه (۹۵۸ ساعت) آموزش نظری، عملی و کارآموزی شامل:

۳ ماه آموزش نظری و عملی در مرکز آموزش بهورزی

5/1 ماه کارآموزی در خانه بهداشت نمونه آموزشی

5/2 ماه کارآموزی در محل خانه بهداشت

 

بلوک دوم: جمعاً 5/9 ماه (۱۲۲۴ ساعت) آموزش نظری، عملی و کار آموزی شامل:

5/2 ماه آموزش نظری و عملی در مرکز آموزش بهورزی

۷ ماه کارآموزی در محل خانه بهداشت فاصله

5/22 تا ۲۴ ماه آموزش، فرصتی است که برای مرخصی سالانه دانش‌آموزان بهورزی منظور شده است.

به دانش‌آموزان بهورزی در طول دوسال آموزش، کمک هزینه تحصیلی پرداخت می‌شود. در مقابل از آنان تعهد رسمی گرفته می‌شود که پس از پایان آموزش، دست کم ۴ سال در روستای خانه بهداشت خدمت کنند. اگر دانش‌آموز بهورزی ترک تحصیل کند و یا به دلایلی از سوی مرکز آموزش بهورزی اخراج شود، باید ضرر و زیان دولت را جبران کند.

در طول دو سال آموزش، پیشرفت دانش‌آموز هر ماه توسط مربیان ارزشیابی می‌شود. دانش‌آموز بهورزی باید بتواند از عهده آزمون‌های پایان هر بلوک و امتحانات نهایی برآید. در این حال «گواهینامه پایان آموزش بهورزی» به او داده می‌شود.

 

مرکز بهداشتی - درمانی روستایی

واحدی مستقر در روستاست که یک خانه بهداشت را در همان روستا و غالباً چند خانه بهداشت از روستاهای دیگر را زیر پوشش خود دارد. در مرکز بهداشتی – درمانی روستایی گروهی مرکب از پزشک، کاردان‌ها با تکنیسین‌های بهداشت خانواده، مبارزه با بیماری‌ها، بهداشت محیط، بهداشت دهان و دندان و آزمایشگاه: بهیار و کارکنان اداری با رهبری پزشک کار می‌کنند.

وظیفه اصلی مرکز بهداشتی - درمانی روستایی، پشتیبانی از خانه‌های بهداشت، نظارت برکار آنها و قبول ارجاعات و برقراری ارتباط مناسب با سطوح بالاتر است. در مراکز روستایی علاوه بر وظایفی چون انجام آزمایش‌های تشخیص طبی، همکاری در آموزش نیروی انسانی، نمونه‌برداری از مواد غذایی، توجه به بهداشت محیط کارگاه‌ها و مدارس، بررسی‌های آماری و تهیه گزارش‌ها، انجام وظایف زیر نیز پیش‌بینی شده است:|

الف) درمان بیماران سرپایی و بیماریابی از میان مواردی که توسط خانه‌های بهداشت ارجاع داده می‌شوند.

ب) تعیین برنامه درمان موارد مبتلا و دستور نحوه پیگیری آنها در خانه‌های بهداشت.

پ) نظارت بر فعالیت خانه‌های بهداشت در زمينه بهداشت خانواده، مبارزه با بیماری‌ها و بهداشت محیط.

ت) ارائه خدمات بهداشت دهان و دندان، فشار خون و دیابت در برخی از مراکز بهداشتی - درمانی

ث) بهسازی‌های اساسی محیط و نمونه‌برداری از آب.

ج) مشارکت در اجرای پروژه‌های بهداشتی و نظارت بر آنها.

ح) پشتیبانی خانه‌های بهداشت از نظر تأمین و تدارک مواد، وسایل و داروها.

 

تسهیلات زایمانی

بررسی‌های سال ۱۳۶۷ که روی یک درصد از جمعیت شهری و روستایی کشور انجام شد، میزان مرگ مادران به علت حاملگی و زایمان را 6/90 درصد هزار تولد زنده در کل کشور نشان داد. در این بررسی، عمده‌ترین علل مرگ مادران خونریزی، عفونت‌های زایمانی، زایمان‌های غیر طبیعی و مسمومیت‌های حاملگی اعلام شد. به همین دلیل از سال ۱۳۶۹ احداث واحدهایی به نام «تسهیلات زایمانی» در دستور کار وزارت بهداشت قرار گرفت. هدف، احداث ۸۰۰ مرکز تسهیلات زایمانی در جوار مراکز بهداشتی درمانی روستایی، راه اندازی ۱۱۲ مرکز آموزش ماما روستایی و تربیت ۵۱۰۰ مامای روستایی در طول برنامه بود.

در هر مرکز تسهیلات زایمانی را سه کاردان مامایی، سه تمیز کار و یک راننده آمبولانس در تمام ۲۴ ساعت به زایمان‌های طبیعی کمک می‌کند و موارد پیچیده و دشوار را به نزدیک‌ترین بخش بیمارستانی اعزام می‌کنند. خدمات تنظیم خانواده و از جمله، گذاردن ‌ای يو دی۔ از دیگر خدمات هر مرکز تسهیلات زایمانی است.

 

مرکز بهداشتی درمانی شهری

واحدی است مستقر در شهر که به طور متوسط جمعیتی حدود ۱۲۰۰۰ نفر را پوشش می‌دهد. در مراکز شهری معمولاً کاردان یا تکنیسین پرتونگاری به سیاهه نیروی انسانی مراکز روستایی اضافه می‌شود. وظیفه اصلی مرکز بهداشتی، درمانی شهری، ارائه مراقبت‌های اولیه بهداشتی به جمعیت تحت پوشش و در صورت لزوم ارجاع بیماران به بیمارستان است.

 

فهرست وظایف این مراکز در زیر آمده است:

الف) درمان بیماران سرپایی، بیماریابی از میان مراجعان، مشخص کردن مواردی که باید تحت مراقبت‌های ویژه قرار گیرند و آموزش بهداشت به بیماران.

ب) بهداشت دهان و دندان و خدمات دندانپزشکی

پ) بهداشت خانواده مشتمل بر آموزش بهداشت و

- مراقبت‌های قبل از ازدواج

- مراقبت‌های دوران بارداری

- مراقبت‌های بعد از زایمان و دوران شیردهی

- راهنمایی برای فاصله‌گذاری بین فرزندان، تهیه پاپ اسمیر و در صورت لزوم گذاردن‌ای يو دی (.U.D.1)

- مراقبت‌های کودکان زیر پنج سال

- مراقبت‌های دانش‌آموزان

- مراقبت‌های ویژه گروه‌های سنی آسیب‌پذیر (کودکان و مادران)

- واکسیناسیون

- پیگیری موارد ترک یا تأخیر در مراجعه از طریق بازدید منزل

- کمک‌های درمانی

 

ت) مبارزه با بیماری‌ها مشتمل بر آموزش بهداشت 

- اجرای برنامه‌های ریشه کنی و مبارزه با بیماری‌هایی که برنامه کشوری دارند.

- پیگیری بیمارانی که از نظر مراجعه مداوم با کنترل درمان باید تحت مراقبت باشند، مانند مالاریا، سل و جذام

- اجرای موازین پیشگیری در محیط و اطرافیان فرد مبتلا به بیماری‌های واگیردار

- مراقبت از دانش‌آموزان

 

ث) بهداشت محیط، موادغذایی و مصرفی مشتمل بر آموزش بهداشت 

- بازدید از اماکن عمومی

- بازدید از اماکن تهیه، توزیع، نگهداری و فروش موادغذایی و مصرفی

- نمونه‌برداری از مواد غذایی و مصرفی

- نمونه‌برداری از آب

- بهداشت محیط مدارس

- بهداشت محیط کارگاه‌ها و کارخانه‌ها

- سنجش عوامل زیان‌آور محیط کار

- سنجش عوامل ایمنی کار

- توجه به دفع بهداشتی زباله

ج) انجام آزمایشهای تشخیص طبی

چ) همکاری در زمینه آموزش نیروی انسانی پزشکی

ح) جمع‌آوری، تبت، طبقه‌بندی، بررسی‌های اولیه و نگهداری اطلاعات و آمار و تنظیم گزارش‌ها.

 

مرکز آموزش بهورزی

در نظام خدمات بهداشت و درمان، مرکز آموزش بهورزی مکانی پراهمیت و حساس است. اهمیت مرکز آموزش بهورزی در آن است که جمعی از فرزندان محروم‌ترین نقاط کشور، برای خدمت به مردم همان نواحی توسط کسانی که قاعدتاً باید از علاقه و دلسوزی کافی برخوردار باشند با روشی مناسب تربیت می‌شوند. دانش‌آموز بهورزی حداقل در طول مدت آموزش خود با مربیان معدود مرکز آموزش بهورزی پیوندی دائمی و تعیین کننده دارد. از آنان تعلیم می‌گیرد، توسط آنان هدایت می‌شود و با راهنمایی آنان برای خدمت به جامعه ساخته می‌شود.

 

مراکز آموزش بهورزی چند وظیفه مشخص دارد:

- مشارکت کامل و فعال در جریان ارتباط با مردم روستاها، معرفی خدمات بهورزی به مردم و کمک به انتخاب بهورزان

- آموزش نظری و عملی دانش‌آموزان بهورزی و سرپرستی آنان در مراحل کارآموزی

- تأمین محیط سالم اجتماعی برای آموزش بهورزان

- نظارت بر کار دانش‌آموزان بهورزی

هر مرکز آموزش بهورزی علاوه بر مدیر مرکز، حداقل ۴ مربی دارد. مدیر و مربیان هر مرکز آموزش، شورای مربیان آن مرکز را تشکیل می‌دهند.

 

مرکز بهداشت شهرستان

واحدی است که مسؤولیت برنامه‌ریزی و نظارت بر فعالیت مراکز بهداشتی درمانی (و نیز مرکز آموزش بهورزی و خانه‌های بهداشت) و پشتیبانی از آنها را به عهده دارد و در آن به طور عمده پزشک عمومی با آموزش یا تجربه خدمات بهداشتی و مجموعه‌ای از کارشناسان خدمات بهداشتی و آزمایشگاه منظور شده اند.

 

وظایفی که این واحد به عهده دارد عبارتست از:

- برنامه‌ریزی

- آموزش و پژوهش

- پشتیبانی فنی و تدارکاتی از مراکز بهداشتی درمانی

- ارائه خدمات خاص بهداشتی که انجام آنها توسط مراکز بهداشتی درمانی مقدور نیست.

- انجام خدمات پاراکلینیکی و آزمایش‌های لازم از نمونه‌های آب، فاضلاب و مواد غذایی

- انجام بررسی‌های اپیدمیولوژیک در زمینه بیماری‌های شایع و بومی

- اجرای مقررات بین‌المللی در مورد بیماری‌های قرنطینه‌ای در نقاط مرزی

- اعمال ضوابط و مقررات بهداشت محیط

- تهیه نقشه و نظارت و کمک فنی در اجرای آنها برای توسعه برنامه‌های بهداشت محيط

- کنترل ضوابط حفاظتی وسایل کار و عوامل زیان‌آور محیط کار و کنترل گزارش‌های رسیده از مراکز بهداشتی درمانی و تحلیل آنها

 

بیمارستان شهرستان

واحدی است که به صورت بیمارستان عمومی و حداقل دارای چهار بخش تخصصی جراحی عمومی، داخلی، کودکان و زنان و زایمان همراه با بخش‌های پاراکلینیکی، اورژانس و پلی کلینیک تخصصی است و می‌تواند محل ارجاع بیمارانی باشد که از مراکز بهداشتی۔ درمانی گسیل می‌شوند.

 

چگونگی ثبت و گزارش اطلاعات بهداشتی

یکی از ویژگی‌های قابل توجه شبکه مراقبت‌های اولیه بهداشتی در ایران، نظام ثبت گزارش اطلاعات بهداشتی است. نظام اطلاعات بهداشتی شبکه مراقبت‌های اولیه بهداشتی در ایران بر ثبت روزانه فعاليت‌ها (پرونده خانوار و دفاتر فعاليت‌ها)، زیج حیاتی، گردونه آماری و فرم‌های گزارش ماهانه تكیه دارد.

 

ثبت روزانه فعاليت‌ها

در خانه بهداشت تمامی مراقبت‌ها و فعاليت‌ها (مراقبت از کودکان، مراقبت از مادران باردار، تنظیم خانواده، ایمن‌سازی، مراقبت‌های درمانی، توزیع دارو، بازدید منزل، مراقبت‌های مربوط به روستاهای قمر، بهداشت محیط و سرشماری سالانه جمعیت در دفاتر جداگانه‌ای ثبت می‌شود. روال ثبت این داده‌ها به نوعی است که یکی دیگری را کنترل می‌کند و در مجموع، می‌توان به نقاط ضعف کار پی برد و یا از درستی آن اطمینان یافت.

 

زیج حیاتی

زیج حیاتی صفحه‌ای است که برای نمایش پویای تولد و مرگ و نیز فعالیت تنظیم خانواده در خانه‌های بهداشت ابداع شده است. در اصل صفحه‌ای است با طول و عرض ۷۰ و ۵۰ سانتیمتر که امکان نوشتن ارقام و اعداد را فراهم می‌کند. وجود این صفحه در کلیه خانه‌های بهداشت ضروری است.

در دوایر متحدالمرکز وسط صفحه که به زیج مورد استفاده در رصدخانه‌ها شباهت دارد از مرکز به محیط، به ترتیب تولدهای زنده، مرگ کمتر از یک سال، مرگ کودکان یک ساله تا کمتر از پنج سال و مرگ افراد پنج ساله و بالاتر به تفکیک روستای اصلی خانه بهداشت و روستا با روستاهای قمر ثبت می‌شود.

تجربه ایران کاربرد زیج حیاتی در خانه‌های بهداشت را بسیار مفید و مؤثر نشان داده است و بهورزان به خوبی از عهده ثبت منظم و صحيح داده‌ها در آن بر می‌آیند. مقایسه اطلاعات ثبت شده در جداول مختلف و دایره‌های متحدالمرکز زیج، امکان مقابله ارقام و پی بردن به اشتباه یا اطمینان یافتن از صحت اطلاعات ثبت شده را فراهم می‌کند. اطلاعات ظاهراً ساده ثبت شده در زیج حیاتی محاسبه نشانگرهای بسیاری را که تاکنون دست یافتن به آنها، به ویژه در مناطق روستایی، میسر نبود در جمعیت‌های تحت پوشش خانه‌های بهداشت ممكن ساخته است.

 

گردونه آماری

گردونه آمار صفحه‌ای است به طول و عرض ۷۰ و ۵۰ سانتیمتر که دایره اصلی آن برای نمایش فعاليت‌های ماهانه به ۱۲ قطاع تقسیم شده است. در داخل هر قطاع فعاليت‌های مختلف در زمینه بهداشت محیط، مراقبت‌ها، ایمن‌سازی کودکان و زنان باردار و موارد جديد بیماری‌های واگیر داری که با امکانات خانه‌های بهداشت قابل تشخیص‌اند، منعکس می‌شود. دایره گردونه بر صفحه مقوایی، سوراخ‌های ریز (پرفراژ) متعددی دارد که می‌توان با استفاده از این پرفراژ آن را از صفحه مقوایی مجزا ساخت و حول مرکز دایره به حرکت در آورد تا در همه ماه‌ها ثبت اطلاعات و خواندن آنها آسان باشد.

گردونه آماری در مرکز بهداشت شهرستان نصب می‌شود و با استفاده از اطلاعات دریافت شده از مراکز بهداشتی درمانی شهری، مراکز بهداشتی درمانی روستایی (و خانه‌های بهداشت) تنظیم می‌شود. با استفاده از اطلاعات موجود در این گردونه می‌توان به نشانگرهایی در زمینه فعاليت‌های مختلف بهداشتی پی برد. امروزه با استفاده وسیع از رایانه‌ها، استفاده از گردونه آماری منسوخ شده است.

 

فرم‌های گزارش ماهانه

فعاليت‌های هر یک از واحدهای عرضه خدمات در پایان ماه جمع‌آوری و به مرکز بهداشت شهرستان اعلام می‌شود. برای این که جمع‌آوری و ثبت داده‌ها، دور از شتابزدگی‌های معمول پایان ماه و با دقت بیشتری توام باشد، تقریباً تمامی فرم‌های گزارش ماهانه فعاليت‌ها به صورت اوراق بزرگی که ثبت اطلاعات در آنها آسان است، بر دیوار خانه بهداشت نصب و اطلاعات و عملکرد روزانه به صورت چوب خط بر آن منعکس می‌شود. در پایان ماه | استخراج و جمع‌بندی این اطلاعات با صرف وقت کم میسر می‌شود.

در این فرم‌ها فعاليت‌های ایمن‌سازی، مراقبت از مادران و تنظیم خانواده، موارد جدید و مکرر بیماری‌ها، پیگیری بیماری‌های مزمن، بهداشت محیط و نظارت بر تولید و توزیع مواد غذایی در جمعیت‌های شهری و روستایی ثبت می‌شود.

 

پرونده خانوار

در حوزه فعالیت خانه‌های بهداشت، برای هر خانوار پرونده‌ای جدا وجود دارد. در این پرونده تمام اطلاعات مربوط به ساکنان خانوار (تعداد، سن و سواد افراد، وضعیت مادر در بارداری‌ها و زایمان‌ها، وضعیت کودکان، مراقبت‌های انجام شده، بیماری‌های عمده ساکنان خانه بیماران نیازمند به مراقبت‌های ممتد و تولدها و مرگ‌ها) و نیز اطلاعات مربوط به محیط خانه (مسکن، نور، آب، توالت، سوخت و...) ثبت می‌شود.

به نسبتی که از عمر فعالیت خانه‌های بهداشت می‌گذرد و متناسب با بهبود کیفی خدمات که در آینده امیدهای بیشتری بدان وجود دارد، در دراز مدت، پرونده‌های خانوار گنجینه‌های با ارزشی برای شناخت روند تغییرات بهداشت و درمان روستاها و دست‌مایه‌ای برای پژوهش آتی خواهد بود.

 

 نظارت و پایش بر شبکه مراقبت‌های بهداشتی

پایش و نظارت به معنی پیگیری مستمر فعاليت‌ها در طی اجرای آنها و به منظور اطمینان از این که فعاليت‌های مقرر طبق برنامه و جدول زمانی تعیین شده پیش می‌رود، است. پایش نه تنها در جریان اجرا بلکه در تمام مراحل فرآیند مدیریت ضرورت دارد. کسب اطلاعات قابل اعتماد این امکان را فراهم می‌سازد که انحرافات به موقع شناخته شده، فعاليت‌ها به مسیر صحیح هدایت شود. برای انجام پایش ابزارهای متعددی اعم از پرونده خانوار، دفاتر، گزارش ماهانه، ذیج حیاتی، مشاهده مستقیم فعالیت نیروها و مصاحبه با مردم موجود است. اما یکی از بهترین ابزارهای نظارت، نظارت همراه با چک‌ليست است که به وسیله آن کلیه ریز فعاليت‌ها مورد نظارت و دقت قرار گرفته، حتی امتیازبندی می‌شوند. البته این نوع نظارت هنوز با عمق و گستردگی لازم انجام نمی‌شود ولی ضرورت آن غیرقابل انکار است. در این رابطه سیاهه‌های متعدد و متنوعی در مورد نحوه نظارت بر شبکه مراقبت‌ها تهیه شده است.

 

بحثی پیرامون ادغام نظام ارائه خدمات و آموزش عالی و تشکیل وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی

به طور کلی اهداف ادغام را می‌توان در موارد زیر خلاصه کرد:

۱) هدف کمی. استفاده از فضا و امکانات نظام ارائه خدمات بهداشتی درمانی (بهداری) به عنوان فضای آموزشی جهت تربیت وسیع نیروی انسانی که حاصل آن بی‌نیازی از وجود پزشکان خارجی و تولید انبوه نیروی پزشکی است.

۲) هدف کیفی. انجام آموزش و پژوهش مناسب در درون نظام ارائه خدمات (محل کار واقعی دانش‌آموختگان) و در کلیه سطوح ارائه خدمات اعم از سطح اول، سطح دوم و سطح سوم ارائه خدمات به جای آموزش بیمارستانی صرف).

۳) امکان حضور هرچه بیشتر اعضای هیأت‌علمی دانشگاه در جای جای جامعه؛ انجام پژوهش‌های کاربردی و ارتقاء کیفیت نظام ارائه خدمات؛ به عنوان نمونه مشکل تغذیه با شیر مادر با حضور دانشگاهيان حل شده، آموزش جامعه توسط استاد دانشگاه مقبولیت بیشتری دارد. و یا در حال حاضر در روستاهای استان اصفهان که دانشجو حضور دارد، درصد رشد کودکان بیشتر از سایر مراکز است.

حضور دانشگاه باعث پویائی نظام ارائه خدمات می‌شود. چون نیاز جامعه و اولویت‌ها مرتباً در حال تغییر است و دانشگاه با دارا بودن توان علمی قادر به تعیین نیازمندی‌ها است. از طرفی خدمات در آینده وضع پیچیده‌تری پیدا می‌کند و موضوعات در آینده شامل پیشگیری از بیماری قلب و عروق، سرطان‌ها، ایدز، دیابت و... است و کاهش مرگ و میر در آینده فقط با واکسیناسیون ساده امکان‌پذیر نیست. لذا ارائه خدمات بدون حضور قدرتمندانه علمی دانشگاه میسر نیست و سازمان بهداری فاقد پویایی لازم برای پاسخ‌گویی به مشکلات است. هر چند که با حضور دانشگاه نظام ارائه خدمات مجبور می‌شود خود را نیز از نظر علمی روزآمد کند.

۴) مجموع وزارت بهداشت و درمان مسؤول و متولی پرورش نیروی انسانی (تولید کننده) و مصرف کننده نیروی انسانی یک مدیریت واحد است که این امر باعث می‌شود تا مصرف کننده نیرو به راحتی بتواند در مورد مشکلات کمی و کیفی آموزشی تولید نیروی انسانی تصمیم بگیرد. و به این ترتیب نیاز واقعی جامعه تبدیل به محتوای آموزشی گردد. این وحدت در مدیریت می‌تواند اثرات مثبت دیگری نیز در بر داشته باشد. اگر مشکلات جامعه به عنوان مثالا مسؤول تغذیه با شیر مادر، بالا بودن آمار سزارین‌ها، تنظیم خانواده، عدم آشنایی بهداشت جامعه پزشکی با سیستم ارجاع و... است مسؤول دانشگاه براحتی و با سرعت می‌تواند این موضوعات را در دستور کار بازآموزی گروه پزشکی قرار دهد و یا اگر مرگ و میر اطفال در منطقه‌ای بالا است مسؤول دانشگاه می‌تواند این موضوع را در دستور کار تحقیقاتی گروه اطفال قرار دهد و بودجه تحقیقاتی را برای حل مشکلات مردم جهت دهد.

۵) از طرفی ادغام واقعی می‌تواند به یکی از مهم‌ترین اهداف انقلاب فرهنگی که حضور دانشگاه در درون جامعه است، جامه عمل بپوشاند، به نحوی که دانشگاه خود را بیگانه از جامعه نداند.

البته هنوز دانشگاه‌ها و نظام ارائه خدمات به خوبی از ادغام بهره مند نشده‌اند. زیرا تاکنون فقط در واحدهای ستادی ادغام صورت گرفته است و دامنه ادغام به طور کامل به سطوح محیطی ارائه خدمات نرسیده است و توصیه مؤکد بر گسترش این ادغام تا سطوح محیطی است.

در صورتی که امکان ادغام نظام آموزش پزشکی و عرصه ارائه خدمات بهداشتی۔ درمانی فراهم نمی‌شد یعنی سازمان‌های منطقه‌ای بهداری سابق در دانشگاه‌ها ادغام نمی‌شد، بدون تردید مشکلات زیر تداوم می‌یافت و اگر روزی ادغام مورد اشاره خدشه‌دار شود تمام مشکلات مجدداً بروز خواهد کرد.

 

منابع:

- سلامت در جمهوری اسلامی ایران:دکتر سید علیرضا مرندی، دکتر فریدون عزیزی، دکتر باقر لاریجانی، دکتر حمید رضا جمشیدی، 1377.

- مصاحبه دکتر محمد اسماعیل اکبری، رئیس وقت دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، آذر ماه 1399.

- مصاحبه مهندس علی معطریان، کارشناس بهداشت محیط دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، دی ماه 1399.

- مصاحبه مهندس توکلی‌زاده، کارشناس فنی دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، دی ماه 1399. 

- دفتر مستندسازی تاریخ توسعه دانشگاه علوم پزشکی اصفهان