رفتن به محتوای اصلی
x

مدارس اصفهان

اصفهان از دوران های قبل از اسلام و به خصوص بعد از قرن دوم هجری قمری همیشه مرکز انتشار فعالیتهای علمی به تمام جهان بود. در واقع اصفهان از مراکز مهم تدریس و انتشار تمامی علوم مختلف در طول تاریخ بوده است. در اصفهان مدارس و مکاتب علمی بسیاری از دیرباز فعالیت داشته، به خصوص در زمینه ی علوم عقلی از جمله پزشکی و داروسازی که آثار خیرش در سراسر جهان منتشر گشته است.

در قرن چهارم و اوایل قرن پنجم حدود سال ۴۱۲ هجری قمری، شیخ الرئیس ابوعلی سینا برای نخستین بار محل تدریس را از مراکز مذهبی جدا کرده و با نام مدرس (محل درسگاه) در باغ وسیعی که وسط آن ساختمان گنبدی شکل به دستور پادشاهان علم پرور آل بویه بنا شده بود، تعلیم و تدریس خود را در آن محل که واقع در کوچه ی پای گلدسته در احمدآباد، محله ی کران اصفهان بود آغاز نمود. از این زمان به بعد محل تدریس علوم و به خصوص علوم عقلی استقلال یافت و در تمام جهان چنین رایج شد.

در اواخر قرن پنجم حکومت سلجوقیان و مرکزیت آنها در زمان ملکشاه سلجوقی در اصفهان پاگرفت که با حمایت پادشاهان این طایفه و تدبیر خواجه نظام الملک در اصفهان دانشگاه بزرگی به نام نظامیه ی اصفهان در محله ی دردشت (بابل الدشت) تأسیس یافت. پس از آن مدرسه ی عالی ملکشاهی در محله ی دارالبتيخ بازار (صیفی فروشان) در احمدآباد اصفهان تأسیس شد. در تاریخچه ی نظامیه های جهان اولین آن توسط خواجه نظام الملک در اصفهان و در پی آن در شهرهای نیشابور، بغداد، هرات و بصره با دستور خواجه نظام الملک و مرکزیت اصفهان پایه گذاری شد و فعالیت خود را آغاز نمودند. این مراکز بر اساس اساسنامه ی نظامیه ی اصفهان و تحت نظارت کامل دربار سلجوقیان فعالیت می نمود. چنانچه تا اواخر حکومت سلجوقیان دانشمندان بزرگی از این مدارس فارغ التحصیل گردیدند. در اواخر دوران سلجوقی مدارس دیگری از جمله مدرسه ی خواجه حسن واقع در مجاورت هارونیه (هارون ولایت، هالونه ولات) اشاره نمود. در قرن هشتم هجری مدرسه ی باباقاسم (امامیه) به نام یکی از عرفای بزرگ زمان باباقاسم که توسط یکی از مریدان او به نام سلمان ابی الحسن طالوت برای مراد خود بنا نمود، که در این مدرسه اضافه بر علوم نقلی، علوم عقلی گسترده ای تدریس می شد و تاکنون فعالیت تعلیم و تدریس در این مدرسه رایج می باشد. بعد از آن مدرسه ی دردشت در کنار گنبد خانه ی خواجه بخت آقا و دو مناره ی دردشت راهبرد علمی را بدوش می کشید.

در دوران صفویه و به خصوص از سال ۱۰۰۵ قمری که تاریخ پایتختی اصفهان صفوی است، بسیاری از مدارس و دانشگاه های بزرگ در زمینه ی علوم عقلی بنیان نهاده شد. از جمله ی این مدارس می توان به مدارس نیم آورد (نم آورد)، مدرسه ی کاسه گران، مدرسه ی مریم بیگم، مدرسه ی جده ی کوچک و بزرگ، مدرسه ی دده خاتون و از همه مهم تر مدرسه ی سلطانی مدرسه ی چهارباغ، مدرسه ی مادر شاه و مدرسه ی امام جعفر صادق(ع) اشاره کرد.

سال ۱۱۳۵ هجری با حمله ی افغان به اصفهان، تعلیم و تربیت اصفهان ضربه ی هولناکی خورد. در دوران افشاریه و زندیه اصفهان نتوانست جبران ضربه ی خورده شده را بکند، ولی در ابتدای قرن سیزدهم هجری و حکومت قاجار به خاطر اینکه اصفهان محل برخوردهای بین ایل قاجار و حکومت زندیه به خصوص در زمان لطفعلی خان زند (بین تهران و شیراز) قرار داشت، آثار و بناهای فرهنگی و علمی اصفهان نابود گردید ولی با حکومت حاج میرزا حسین خان صدر اصفهانی در اصفهان و سپس صدراعظمی اودر زمان فتحعلی شاه قاجار، اصفهان دو مرتبه جان از دست رفته را بازیافت و تعدادی از مدارس گذشته احیا شد و چند مدرسه ی عالی از جمله مدرسه ی صدر اصفهان در بازار و مدرسه ی صدر در خواجو بنیان نهاده شد و تدریس علوم نقلی و عقلی، به خصوص تدریس طب و داروسازی، با قدرت هرچه تمام تر آغاز گردید.

تأسیس این مدرسه و تدریس علوم پزشکی و داروسازی در آن قبل از تأسیس دارالفنون در تهران بوده است. چنانچه تا سال های اواخر پهلوی اول مدرسه ی صدر و مدرسه ی نیم آورد از مراکز مهم تربیت پزشک، به خصوص طب سنتی بوده است. ولی بعد از تأسیس دارالفنون این مراکز تحت الشعاع آن قرار گرفته و همزمان با تأسیس دانشگاه تهران در سال ۱۳۱۳ در مورد طب نوین این مراکز ضعیف تر شدند. و با پیدایش طب جدید در ایران، تهران در این مورد پیشگام شد و مردم اصفهان موفق نشدند تا مرکزی را جهت تدریس پزشکی و داروسازی نوین پایه گذاری نمایند. ولی هیچ گاه از تلاش بازنشستند تا اینکه در سال ۱۳۱۸ ش که صحيه ی مملکتی بخشی از فعالیتهای خود را به شهرداری های مراکز ایالات و ولایات تفویض نمود، در اصفهان نیز همانند دیگر ایالات مهم بخشی از صحیه توسط شهرداری مرکزی اداره میشد، به خصوص بیمارستان هایی توسط بلدیه ی اصفهان تأسیس و اداره گردید. در دهه ی دوم ۱۳۰۰ ش بیمارستان بزرگ بلدیه اصفهان در محله ی سنبلستان  و بر روی قبرستان سنبلستان یا سنبلان تأسیس یافت و ریاست آن بیمارستان به عهده ی دکتر مرتضی حکمی، فارغ التحصیل جراحی از فرانسه بوده است.

تاریخچه محله سنبلستان

سنبلان (سنبلستان، جمبلان، جمیلان و با گویش اصفهانی چلمون) از محله های بسیار قدیم و معتبر اصفهان دوران قبل از اسلام می باشد. محله های اصفهان قبل از اسلام عبارت بودند از: اشگهان، باترقان، سنبلان، فرسان، جروان، یوآن، خرجان، فلفلان، بافران، کما آن و لنبان. قدمت محله ی سنبلستان با ورود یهودیان در ایران سال ۵۳۷ قبل از میلاد دوران پادشاهی کورش کبیر انجام گرفته است. این محله به نام اشگهان در کناره ی مادی فرسان بنا شد و یهودیان زندگی خود را در اینجا شروع کردند و بعد از آن مجاور محله ی اشگهان را جویباره یا یهودیه نام گذاشتند. محله ی سنبلان در شمال غربی اشگهان قرار داشته و پس از پیوستن چند محله ی دیگر شهر اصفهان به وجود آمد.

سنبلستان از محلات مرکزی، آباد، پرجمعیت و دارای اهمیت بسیاری است. به خصوص در دوران پادشاهان سلجوقی، ملکشاه نیز قصر خود را در این محله بنا کرد که امروزه به نام قصر سنبلستان یا سنبلان (چلمون) که هنوز آثار خرابه های آن باقی است. در این محله ی بسیار قدیمی قبرستانی از دوران مهر پرستی وجود داشته که مردگان خود را در تابوت های سفالی که تقریبا به شکل خمره های سفالی امروز بوده محصور کرده خمره را دفن می نمودند. دفن آنها در خمره های سفالی از نظر بهداشت محیط بسیار عاقلانه بوده زیرا عوامل عفونی چون میکروب، باکتری، ویروس و. . . نمی توانند از سطح سفال بیرون آیند و بنابراین محیط را آلوده نمی کنند. این قبرستان در دوران پهلوی اول تخریب شد و بر روی آن بیمارستانی توسط بلدیه ی اصفهان بنا گردید. بعد از آن که صحيه بلدیه به بهداری تغییر یافت این بیمارستان مورد مرمت و توسعه قرار گرفت و یکی از شخصیت های خیر اصفهان به نام مرحوم سید حبیب اله امین التجار هزینه ی مرمت، بازسازی و توسعه ی آن را به عهده گرفت و به همین دلیل امروز به نام بیمارستان و زایشگاه امین معروف می باشد.

آموزشگاه عالی بهداری اصفهان

بیمارستان شهرداری سنبلستان (امین فعلی) چندین سال با همت پزشکان اصفهان و به خصوص دکتر مرتضی حکمی اداره می شد و آنها پیوسته نامه و تقاضاهایی به خاطر کمبود پزشک و داروساز در اصفهان و روستاهای اطراف آن به بهداری تهران ارسال می داشتند ولی ترتیب اثری داده نمی شد، به خصوص اینکه در اواخر دهه ی دوم ۱۳۰۰ شهرهای دیگری از جمله مشهد و شیراز دارای مؤسسات آموزش پزشکی گردیدند، ولی اصفهان که دارای سابقه ی بسیاری در تدریس طب و داروسازی بود از این موهبت محروم مانده بود. تا اینکه سرانجام در سال ۱۳۱۸ مردم اصفهان با همراهی پزشکان تحصیل کرده برای چندمین مرتبه نامه ای به استاندار اصفهان، امیر نصرت اسکندری، ارسال کردند و ایشان چنین درخواستی را با نظر موافق و عنایت خاصی به مرکز فرستاد. این تقاضای مردم چندین سال نیز تعقیب شد تا در سال ۱۳۲۳ ش تقاضای به حق مردم اجابت گردید و از طرف دانشگاه تهران مرحوم دکتر مرتضی حکمی جراح و رئیس بیمارستان شهرداری اصفهان جهت مشورت برای تأسیس آموزشگاه عالی به تهران دعوت شد. ایشان با همفکری و رهنمودهایی به مرحوم دکتر علی اکبر سیاسی رئیس وقت دانشگاه تهران و پرفسور ابرلین رئیس دانشکده ی پزشکی تهران به راهکارهایی سودمند رسیدند و با تأسیس آموزشگاه عالی بهداری در اصفهان موافقت کردند. در این مورد از دکتر مرتضی حکمی درخواست گردید که به اصفهان بازگشته، مدرسین واجد شرایط جهت تدریس در این آموزشگاه معرفی نماید تا پس از حصول صلاحیت آنها ابلاغ جهت تدریس برای این مدرسین صادر گردد و مؤسسه کار خود را شروع نماید.

اولین دانشیاران منتخب جهت تدریس

دکتر حکمی در بازگشت به اصفهان مطالعات و مشورت هایی را با همکاران انجام داده و در نهایت بنا به دعوت ایشان در دوشنبه ی هفتم مرداد ماه ۱۳۲۵ آقایان دکتر محمدحسین ادیب (پزشک و حقوقدان) و دکتر مصطفی حبیبی گلپایگانی استاد دانشگاه تهران، به اتفاق دکتر احمد بیرشک (رئیس اداره ی کارگزینی دانشگاه تهران و احمد مهران (معاون اداره کل بیمارستانها) به اصفهان آمدند و در اداره ی بهداری اصفهان به بررسی مدارک داوطلبانی که منتخب دکتر حکمی بودند پرداختند و پس از انتقال اطلاعات کسب کرده، به دانشگاه تهران برگشتند و در تاریخ 1325/9/21 صلاحیت منتخبین تأیید و به عنوان مدرسین آموزشگاه عالی بهداری اصفهان به تصویب رسید. احکام نامبردگان با امضای دکتر علی اکبر سیاسی رئیس وقت دانشگاه تهران، صادر و ابلاغ گردید. اساتید برگزیده ی اولین دوره ی آموزشگاه عالی بهداری اصفهان عبارت بودند از :

1- دکتر مرتضی حکمی (دانشیار تشریح و جراحی) ۲- دکتر حسن قلی اوژند (دانشیار تشریح) ٣- دکتر ابوالقاسم بهرامی (دانشیار فیزیک) ۴- دکتر ناصر جابر انصاری (دانشیار بیولوژی) ۵- دکتر مسیح جلوه (دانشیار فیزیولوژی) ۶- دکتر احمد میرحسینی (دانشیار بافت و رویان شناسی) ۷- دکتر ابوتراب نفیسی( دانشیار گیاه شناسی) ۸- دکتر عبدالباقی نواب (دانشیار شیمی) 9- دکتر محمد ریاحی (دانشیار تشریح)

دکتر حکمی تا حد ممکن از تمام امکانات موجود در اصفهان برای پیشبرد اهداف و پیشرفت کار آموزشکاه استفاده می کرد از جمله استفاده از بیمارستان و زایشگاه کازرونی که ریاست آن به عهده دکتر مبرم بوده و دارای آزمایشگاهی بود که مناسب کار آموزشگاه بود.

تأسیس رسمی آموزشگاه عالی بهداری اصفهان

علاوه بر کادر آموزشی یاد شده، مدرسانی از اداره فرهنگ به عنوان معلم حق التدریسی در آموزشگاه عالی بهداری اصفهان تدریس می نمودند از جمله: آقای علی اصغر اعتمادی دبیر گیاه شناسی، آقای جمال الدین رضوان دبیر فیزیک و شیمی، دکتر میرزمانی دبیر آزمایشگاه بیمارستانی، کاظم میرعمادی دبیر آزمایشگاه فیزیک.

پس از مشخص شدن دانشیاران آموزشگاه بر اساس توافق دانشگاه تهران، آموزشگاه عالی بهداری اصفهان به موجب ماده ی ۱۶ آئین نامه ی انتخاب کارمندان آموزشی آموزشگاه عالی بهداری شهرستان ها مصوب هشتم آبان ۱۳۲۵ شورای دانشگاه تهران و فصل هفتم آئین نامه ی سازمان عمومی دانشکده ی پزشکی تأسیس گردید.

افتتاح آموزشگاه عالی بهداری اصفهان

ساعت ۴ بعدازظهر ۲۷ آذر ماه ۱۳۲۵ مراسم افتتاح آموزشگاه عالی بهداری اصفهان با حضور دکتر اقبال وزیر بهداری وقت، آقای پرفسور ابرلین رئیس دانشکدهی پزشکی تهران، آقای ابوالقاسم امینی استاندار استان دهم و جمعی از رؤسای ادارت و محترمین شهر در منزلی که آقای حاج عبدالرسول رحیم زاده برای انجام همین منظور لطف کرده بود، انجام گرفت.

ابتدا دکتر حسن قلی اوژند ریاست بهداری وقت اصفهان، شرحی به فارسی و فرانسه در مورد آموزشگاه عالی بهداشت و اظهار قدردانی از آقای پرفسور ابرلین و دکتر منوچهر اقبال وزیر بهداری ایران که به اصفهان آمده بودند ایراد کرد. سپس دکتر اقبال شرح مفصلی راجع به نظر دولت از تأسیس این مؤسسه بیان نمود.

دکتر مصطفی حبیبی نیز در همین زمینه مطالبی ارائه نمود و در پایان پرفسور ابرلین شرح مبسوطی در مورد ضرورت تأسیس آموزشگاه و خدماتی که فارغ التحصیلان آینده ی آن می توانند در سالم سازی و بهداشت جامعه و مردم این استان داشته باشند توضیحاتی داد. این مراسم تا ساعت ۶ بعدازظهر ادامه داشت.

 

 

محل آموزشگاه عالی بهداری

اگرچه برای برپایی جشن تأسیس و افتتاح آموزشگاه عالی بهداری مرحوم حاج عبدالرسول رحیم زاده منزل خود را در اختیار گذاشت؛ ولی این امر به صورت موقت بود و آموزشگاه اجبار داشت محلی مناسب جهت این امر آماده سازد. در این زمان اداره ی فرهنگ اصفهان نقش سازنده ی علمی و مردمی خود را ایفا نمود و ریاست فرهنگ اصفهان با همکاری آقای رضوان (ریاست دبیرستان سعدی) اجازه ی استفاده ی یک کلاس از دبیرستان مذکور را اعلام داشتند. در ابتدای امر مدیریت آموزشگاه عالی بهداری اصفهان به عهده ی رئیس دبیرستان سعدی آقای رضوان واگذار گردید و کلاس در دبیرستان سعدی واقع در خیابان استانداری تشکیل و شروع به کار کرد.

در تاریخ 1325/7/29 آگهی شماره ۵۲۹۷ در اصفهان منتشر شد که مضمون آن چنین بود:

 آموزشگاه عالی بهداری (آموزشگاه بهداشت اصفهان) که در سال جاری درشرف تأسیس می باشد از داوطلبانی که مایل به تحصیل در آموزشگاه خواهند بود دعوت مینماید برای ثبت نام همه روزه به دبیرستان سعدی مراجعه نمایند و تا وقت نگذشته نام خود را ثبت نمایند. برای اطلاع از شرایط ورود به آموزشگاه ممکن است به اداره ی بهداری مراجعه نمایید.

کفیل اداره ی بهداری استان دهم دکتر جلوه 

چند روز بعد در روزنامه یومیه ی نقش جهان شماره ۵۵۹ مقاله ای با عنوان آموزشگاه بهداری درج گردید که محتوی آن چنین بود:

"جای بسی خوشوقتی است که یکی از آرزوهای دیرینه ی مردم اصفهان به دست اولياء امور دانشگاه و وزارت بهداری صورت عمل به خود گرفت و استان اصفهان هم به منظور تهیه ی بهدار، دارای آموزشگاه بهداری شده است. در ادامه در چندی قبل دولت متوجه وضع خراب بهداشت استان دهم گردید و ضمن تصویب نامه ای که از هیئت دولت راجع به تأسیس آموزشگاه بهداری در چند نقطه ی مملکت گذشت در اصفهان نیز قرار شد از آغاز سال تحصیلی جاری آموزشگاه مذکور تأسیس و افتتاح گردد.

این آموزشگاه فعلا طبق آگهی که از طرف اداره ی بهداری استان دهم منتشر شده موقتا در محل دبیرستان سعدی تأسیس و همین چند روز شروع به کار خواهد کرد. برای اینکه دانش آموزان و کسانی که علاقه مند به بهداشت مردم این سامان هستند به طور اجمال از طرز کار این آموزشگاه مطلع گردند، مختصری درباره ی آن در این مقاله گفت و گو می کنیم و انتظار داریم طبقه ی جوان مخصوصا دانش آموزان اصفهانی برای کمک به همشهریان خود داوطلب ورود به این آموزشگاه گشته و بدین طریق حسن نیت خود را ابراز دارند.

طبق آئین نامه ی مصوب، دانشجویانی که از این آموزشگاه خارج گشته و به نام بهدار موسومند، حتما باید در محل خود خدمت نموده و به ادامه ی شغل پزشکی مشغول گردند و دولت از این لحاظ تسهیلاتی برای بهداران قائل شده، من جمله اینکه بهداران می توانند پس از شش سال خدمت بهداری در سال چهارم پزشکی حاضر شده و تحصیلات خود را به پایان رسانند و در صورتی که موفق به درجه ی دکتری گردیده، به خدمت دولت ادامه دهند و پایه ی پزشکی یکمی آنان از روی آخرین پایه ی پزشک دومی که در موقع ورود به دانشکده داشته اند تعیین خواهد شد. "

پذیرفته شدگان اولین دوره ی آموزشگاه

طی تصمیم هیئت مدیره ی آموزشگاه قرار شد ۵۰ نفر از فارغ التحصیلان سیکل اول متوسطه تا دارندگان کارنامه ی پنجم دبیرستان (دیپلم علمی) پذیرفته شوند، ولی با استقبال مردم ۶۰ نفر داوطلب اعلام آمادگی نمودند که همه ی آنها ثبت نام شدند. بنابراین اولین دوره ی آموزشگاه با ۶۰ نفر دانشجو کار خود را آغاز کرد که از این گروه در نخستین دوره ۴۹ نفر فارغ التحصیل گردیده و جهت ارائه ی خدمات پزشکی و بهداری به روستاهای اطراف اصفهان گسیل شدند.

 

 

رئیس و بازرسین آموزشگاه عالی بهداری اصفهان

اگرچه متولی آموزشگاه عالی بهداری اصفهان به عهده ی همان بهداری استان دهم بود ولی سرپرست و نظارت آن در تهران به عهده ی رئیس دانشکده ی پزشکی وقت تهران بوده است. به همین خاطر پرفسور ابرلین سال ۱۳۲۵ مرحوم دکتر مصطفی حبیبی گلپایگانی را به سمت بازرس آموزشگاه ها انتخاب کرد ولی در اواخر همان سال به علت بیماری قلبی ایشان استعفا نمود.

در فروردین ۱۳۲۶ (شش ماه بعد) طی حکمی از طرف ریاست دانشکده ی پزشکی تهران، برای آقای دکتر ابراهیم نعمت اللهی، استاد فیزیولوژی دانشگاه تهران، به سمت بازرس در آموزشگاه اصفهان صادر شد و به ایشان ابلاغ گردید. در ۱۶ بهمن ۱۳۲۵ از طرف دکتر علی اکبر سیاسی رئیس دانشگاه تهران دکتر مرتضی حکمی دانشیار تشریح و سرپرست تیم جراحی طی حکمی به سمت ریاست آموزشگاه برگزیده شد.

نامه1

 

دومین گروه دانشیاران آموزشگاه عالی بهداری

هم زمان با پیشرفت کار این مؤسسه ی علمی دو مسئله مطرح بود:

کمبود فضای آموزشی در سال دوم که باز هم اداره ی فرهنگ وقت و مدیریت دبیرستان سعدی موافقت نمودند تا فضای آموزشی دیگری به عنوان کلاس درس در این دبیرستان اختصاص داده شود. و به خاطر نیاز به اساتید دروس دیگر از پزشکان برجسته و صاحب نام اصفهان جهت تدریس در آموزشگاه عالی بهداری دعوت به کار شد و کادر آموزشی آن مؤسسه ترمیم یافت. در این مرحله افراد زیر به عنوان دانشیاران مرحله ی دوم با گروه نه نفری اول به همکاری دعوت شدند که عبارتند از:

-  دکتر ناصر قلی امیرنیرومند دانشیار جراحی - دکتر حسن انواری داروشناسی و درمان شناسی - دکتر رحمت اله برجیان دانشیار کالبدشناسی - دکتر منوچهر دانشگر چشم پزشک - دکتر فضل اله رحیم پور دانشیار دندانپزشکی - دکتر فضل اله سرلتی دانشیار بیماری های کودکی - دکتر احمد فشارکی دانشیار فیزیولوژی.

بدین ترتیب در این آموزشگاه شانزده نفر دانشیار به تدریس و تحقیق مشغول بودند.

سال دوم تحصیل آموزشگاه عالی بهداری اصفهان

سال دوم با ورود دانشجویان جدید کمبود فضای آموزشی خودنمایی کرد که باز هم اداره ی فرهنگ وقت و ریاست دبیرستان سعدی موافقت نمودند تا کلاس دیگری در اختیار آموزشگاه قرار گیرد و در ضمن دانشجویان برای دروس آزمایشگاهی خود بتوانند از آزمایشگاههای فیزیک، شیمی، زیست شناسی و علوم طبیعی دبیرستان سعدی که تا آن زمان پیشرفته ترین آزمایشگاههای کمک آموزشی موجود در اصفهان بود. با پیشرفت آموزشگاه عالی بهداری و مسأله درس عملی احتیاج به سالن تشریح به وجود آمد و قرار بر این شد که آشپزخانه ی دبیرستان به آزمایشگاه کالبد شکافی اختصاص یابد.

در همین اوان برخی مخالفان در شهر شایع کردند که عده ای کافر بیماران زنده را در الكل نگهداری و آنها را با چاقو تکه تکه می کنند و حتی یکی از وعاظ مشهور شهر این موضوع را با آب و تاب تمام در یکی از مجالس وعظ عنوان کرد. صحبت های واعظ در بالای منبر باعث ناراحتی عده ای از مردم شد و حتی چند نفری مصمم شدند که سالن تشریح را خراب کنند. خبر به رئیس آموزشگاه رسید و ایشان جریان را به اطلاع آقای امینی استاندار وقت رسانید و بالاخره توافق کردند که یکی از روحانیان مورد اعتماد از سالن تشریح بازدید کند تا حقایق امر روشن شود. روز بعد مرحوم محمدباقر الفت فرزند ارشد شیخ محمدتقی نجفی معروف به آقا نجفی که مردی دانشمند و عالم و مورد اعتماد همه بود، از سالن تشریح بازدید کرد. وقتی که از نزدیک با طرز کار و عمل استادان آشنا شد، از آنان قدردانی کرد و فردای آن روز همان واعظ در بالای منبر «بحث العلم علمان علم الابدان و علم الادیان» را پیش کشید و مدتی راجع به طب بحث کرد و بدین ترتیب فضية سالن تشریح به خوبی و خوشی خاتمه پذیرفت. بالاخره با موافقت اداره فرهنگ و استانداری و فرمانداری گاراژ فعلی استانداری مقابل درب ورودی استانداری و محوطه ای که پشت آن قرار داشت و متعلق به اداره فرهنگ بود، برای این منظور در نظر گرفته شد و سالن تشریح آموزشگاه عالی بهداری با وسایل ناقصی که داشت در گاراژ استانداری مستقر شد.

اگرچه سازمان دانشکده ی پزشکی تهران بودجه مختصری برای ساختمان این آموزشگاه در نظر داشت، ولی مدیریت آموزشگاه مرحوم دکتر حکمی زمینی در اختیار نداشت تا بنائی بر آن بنا نهد. اداره وقت فرهنگ اصفهان با اینکه قول هر گونه همکاری و تخصیص زمینی جهت این مجموعه داده بود، ولی مقدور نگردیده بود.

در تیر ماه ۱۳۲۶ بیمارستان خورشید جهت کارورزی دانشجویان به آموزشگاه عالی واگذار گردید. بعد از واگذاری بیمارستان خورشید به آموزشگاه مرحوم دکتر حکمی چون هنوز زمینی برای آن مؤسسه تخصیص داده نشده بود، در تاریخ26/11/6 نامه ای به رئیس دانشکده ی پزشکی تهران ارسال و تقاضا نمود که چون آن زمین هنوز واگذار نشده، بودجه ی در نظر گرفته شده برای ساختمان آموزشگاه را ارسال نموده تا در ساختمانهای بیمارستان خورشید صرف گردد. زیرا در این بیمارستان تعداد ۱۲ اتاق کوچک جهت بستری نمودن بیماران و کارهای بیمارستانی بیشتر وجود ندارد در صورت ارسال بخشی از بودجه برای بنای آموزشگاه، می تواند بیمارستان را جهت آموزش بالینی دانشجویان آموزشگاه عالی بهداری تجهیز نماید. که البته موافقت نگردید. نامه تقاضای دکتر مرتضی حکمی به صورت سند در زیر ارائه می گردد:

بازخوانی متن سند به شرح زیر است:

"شماره عمومی 1194       1326/11/6

ریاست محترم دانشکده پزشکی تهران

محترما اشعار می دارد قطعه زمینی که در نظر است برای ساختمان آموزشگاه عالی بهداری اصفهان از طرف اداره فرهنگ استان دهم انتقال داده شود هنوز عملی نشده است و چون سال مالی در شرف انجام است متمنی است اجازه فرمایید مبلغی را که در بودجه آموزشگاه برای مصارف ساختمانی منظور شده است در بیمارستان خورشید برای ساختمان یک باب سالون جهت تدریس بالینی دانشجویان آموزشگاه مصرف شود و هم چنین یک یا چند اطاق هم جهت بستری نمودن بیماران. . . . بی نهایت در مضیقه می باشند ساخته شود. متمنی است هر چه زودتر موافقت خود را با این پیشنهاد اعلام فرمائید تا قبل از پایان سال از اعتبار ساختمانی استفاده شود والا اداره ی دارایی اصفهان اعتبارات ساختمانی را به خزانه منتقل خواهند نمود.

رئیس آموزشگاه عالی بهداری اصفهان دکتر حکمی»

واگذاری بیمارستان خورشید به آموزشگاه عالی بهداری

مهم ترین آزمایشگاه جهت تمرینات اصلی پزشکی بیمارستان است. اگر چه بیمارستان امین در سنبلستان با ساختمانی مدرن، مجهزتر و بزرگتر بود، ولی اداره ی بهداری اصفهان در تاریخ 1326/4/25 برای نیاز علمی آموزشگاه بیمارستان خورشید را به این مؤسسه واگذار نمود.

تاریخچه ی بیمارستان خورشید

بیمارستان خورشید در دوران مشروطیت و قدرتمند شدن حاج شیخ نوراله نجفی برادر حاج شیخ محمدتقی معروف به آقانجفی جهت مداوای آسیب دیده های درگیری مشروطه بعد از بیمارستان یازده تخت خوابی گل بهار تأسیس شد که نام آن برگرفته شده از نام حاج آقا نوراله به نام بیمارستان نور بود. زمین این بیمارستان از باغ های صفوی بود که در مجاورت سردر خورشید قرار داشت و در دوران قاجار از علما اجازه گرفتند و زمین های بیت المال صفوی تقسیط گردید. از جمله ی آنها باغ خورشید که حاج آقا نوراله به بیمارستان نور اختصاص داده بود.

بریده ای از روزنامه ی شماره ی ۱۶۵۰۶ روزنامه ی اخگر بهمن ۱۳۰۹ که به صورت خلاصه در اینجا می آوریم:

تاریخچه ی مریضخانه ی خورشید:

" با روی کار آمدن حکومت پهلوی تغییراتی در وضع بهداشت اصفهان به وجود آمد و عده ای از محترمین اصفهان به فکر تأسیس بیمارستانی افتادند و کمیسیونی برای این کار تشکیل گردید. این کمیسیون تحت نظارت حاج شیخ نوراله نجفی کار خود را آغاز نمود که با جمع آوری اعانه زمین ذکر شده را تهیه نمودند. ولی بعد از آن حاج شیخ نوراله فوت کرد و کمیسیون های تشکیل شده مدتی تعطیل و کار آن به تعلیق افتاد. ولی زمان حکمرانی مشارالدوله این جلسات با همان اعضای سابق خود(بدون حاج شیخ نوراله) ادامه یافت ولی متأسفانه نتوانست کاری از پیش ببرد تا اینکه آقای بهرامی فرماندار اصفهان شد.

از همان ابتدا بیمارستان فوق نظر او را جلب نموده و کمیسیون سابق به طور قوی فعال گردید. وجوهی دریافت شد و ساختمان جدید آن آغاز گردید. اگرچه شروع کار ساختمانی آن مصادف با فصل سرما و بارندگی اصفهان بود، با پشتکار حاکم اصفهان بنای آن ادامه یافت و پیشرفت هایی حاصل شد. حدود دوازده اتاق ساده آماده شد و چون از زمین های باغ خورشید بود به نام بیمارستان خورشید نامیدند. در سال ۱۳۰۹ ش بیمارستان خورشید همراه با جشن باشکوهی افتتاح گردید. پس از افتتاح بیمارستان، آقای دکتر عیسی قلی خان امیرنیرومند (پدر مرحوم دکتر ناصر قلی امیرنیرومند جراح و دانشیار آموزشگاه عالی) به عنوان رئیس و مدیر بیمارستان خورشید معرفی گردید.

در سال ۱۳۱۱ بودجه ی بیمارستان توسط هزینه های مختصری از موقوفات حاج نوراله که از روستای خولنجان اصفهان قرار داده بود، تأمین می گردید. ولی سالهای بعد درآمد موقوفات تکافوی آن را نمیداد و از کمک های دولتی حدود ۸۰۰ تومان به ساختمان بیمارستان تخصیص داده شد و مبالغی هم به صورت کمکهای مردمی جمع گردید که مجموعا حدود ۴۷۸۰۰ ریال گردید. علاوه بر آن قرض از شهردای اصفهان گرفته شد و ساختمان بیمارستان ۲۰ تخت خوابی با لوازم تقریبا کافی، پزشک و جراح در حد قابل قبول زمان راه اندازی شد.

در زمان ریاست صحيه ی مملکتی ژنرال گلیته، مدیریت بیمارستان خورشید از1311/7/18 به عهده ی آقای دکتر مهدی فیلسوف بود که از اول فروردین همان سال از ریاست بهداری کرمان و بلوچستان استعفا نموده و به اصفهان آمد و بنا به پیشنهاد انجمن شهر ریاست بیمارستان خورشید را عهده دار گردید. او بیمارستان را با بیست تخت بستری و یک درمانگاه عمومی به نام شفاخانه ی خورشید آماده سازی نمود.

در زمان استانداری رضا افشار سال ۱۳۱۲ دکتر کاج پرونی که قبلا ریاست بیمارستان بغسخانیان جلفا را داشت به ریاست بیمارستان خورشید انتخاب شد ولی پس از چهار سال دکتر حسن میر علائی که قبلا چشم پزشک بیمارستان فوق بود به ریاست آن بیمارستان برگزیده گردید. ریاست دکتر میرعلائی تا سال ۱۳۱۸ ادامه داشت ولی ایشان در این سال به علت بیماری تیفوس به رحمت ایزدی پیوست.

بعد از او تا ۲۵ تیر ماه ۱۳۲۶ که این بیمارستان در اختیار آموزشگاه عالی بهداری قرار گرفت، پزشکان دیگری به ترتیب آقایان دکتر عماد حکمت، دکتر آذرنوش، دکتر حسن قلی اوژند و دکتر مسیح جلوه (هفت سال) ریاست بیمارستان خورشید را عهده دار بودند و در این بیمارستان به تعلیم و تربیت بهدار همت می گماردند.

با انتقال بیمارستان به آموزشگاه عالی بهداری تغییرات بیشتری در ساختمان آن انجام گرفت که برنده ی مناقصه ی آن شرکت ایران و سوئیس بود. در این مناقصه چنین قرار دادند که هر گاه آموزشگاه وجهی را حواله کرد معادل آن کار انجام گیرد. بنابراین کار پیشرفت کندی داشت تا اینکه در سال ۱۳۳۹ ساختمان شمال غربی بیمارستان به اتمام رسید و در زمان تصدی ریاست دانشگاه اصفهان مرحوم دکتر مهدی نامدار رسما افتتاح گردید.

بعد از تأسیس دانشگاه اصفهان ساختمان های بیمارستان خورشید تغییرات اساسی انجام گرفت؛ به خصوص سال ۱۳۴۴ در ضلع جنوبی آن با کمک مالی ۹۰۰۰۰۰ ریال از طرف شرکت ملی نفت ایران ساختمان آبرومندی بنا گردید. این بنا با همکاری مهندس ملک التجار (معروف به مهندس ملک) به اتمام رسید و توسط دکتر منوچهر اقبال افتتاح گردید و مورد بهره برداری قرار گرفت.

واگذاری زمین های هزارجریب به آموزشگاه عالی بهداری

به همت دکتر حکمی، استاندار وقت اصفهان و مردم اصفهان که به دنبال محل مناسبی جهت ساختمان آموزشگاه بودند به ثمر نشست. در مهر ماه سال ۱۳۲۸ش زمینهای هزار جریب، کنار جاده ی اصفهان - شیراز معرفی گردید تا به ساختمان آن همت نمایند. این قطعه زمین در زمان های دور بخشی از آن جزو باغ هزار جریب بود که از جوی هزارجریب (جوی سیاه، جوی سفید،جوی مادر شاه) مشروب می گردید، ولی زمین های بالای آن به صورت موات بود و اصطلاحا آن را هزار دره می گفتند.

زمین های هزار جریب را از دوران قاجار و پهلوی اول افرادی به نام خود ثبت داده بودند و برای آنها سند صادر شده بود که عمده مالک این زمینها حاج محمدحسین کازرونی بود که پس از فوتش به خانواده ی او به ارث رسیده بود. اضافه بر خانواده ی کازرونی، حاج حسن سلطانی، محمد هراتی و مرحوم حبیب اشراقی از دیگر مالکان بودند.

در این تاریخ آنها طی توافق شفاهی زمین فوق الذکر را به شخصیت حقوقی آموزشگاه با نمایندگی مرحوم دکتر مرتضی حکمی واگذار کردند و وی نامه ای در تاریخ ۱۶/۷/۱۳۲۸ به رئیس دانشکده ی پزشکی تهران فرستاده و در آن اعلام نمود که با توافق مالکین اراضی هزار جریب به مساحت ۱۱۷۰۰۰ متر به مبلغ ۱۶۰،۰۰۰ ریال انجام گرفته؛ لذا تقاضای وجه آن را نموده است.

نامه2

حدود سه ماه بعد از این توافق بین مالکان اراضی هزارجریب و دکتر حکمی قولنامه ای در تاریخ ۱۲ دی ماه ۱۳۲۸ شمسی به شرح زیرمنعقد گردید:

آقایان مفصل الاسامی زیر مالکین هزار جریب دو قطعه زمین به پلاک شماره 4۷۹۶/۲ و 4۷۹۶/1 هزارجریب را که در ضلع غربی جادهی هزار جریب با شیراز واقع و حدود هر یک به شرح زیر است:

آقایان : ورثه حاج محمدحسین کازرونی (سه دانگ) حاج حسن سلطانی (دو دانگ) محمد هراتی (۸ حبه از یک دانگ) حبيب اشراقی (4 حبه)

حدود قطعه ی 2/4794 شمال به طول ۵۸5 متر به قطعه ی شماره ی 1/4794  شرق ۳۹۰ متر به جاده ی هزار جریب- جنوب به طول ۵۸5 متر به اراضی موات قنبردائی- غرب به طول ۳۹۰ متر به اراضی موات و زمین های شماره 2/4790 إلى چهار فرعی حدود قطعه ی شماره 4۷۹۶/۱ شما به طول ۵۰۰ متر به خیابان دور شهر، شرق به طول ۱۰۰۰ متر به خیابان هزار جریب، جنوب ۵۸۰ متر به قطعه شماره ی 4۷۹۶/۲ غربا به طول ۲۰۰ متر زمین شماره4۷۹۰/۲ الی چهار فرعی پس از مراجعه به دفتر کارشناس آقایان استاد احمد معمار و حاج عباس بانی معمار و تعیین بهای آن به این ترتیب اظهار نظر شده:

از بر خیابان جاده ی شیراز تا ۵۰ متری، متری د ریال و پس از آن تا 40 متری متری ریال و بعد از آن تا 40 متری متری ۳ ریال و بقیه متری ۲ریال. آقایان بالا حاضر شدند و با کمال میل و رغبت مصالحه قطعيه نمودند. دو قطعه زمین با وصف بالا را به آقای دکتر حکمی به نمایندگی از طرف دانشگاه و آقای دکتر حکمی هم از طرف دانشگاه قبول مصالحه نمودند به میزان و مبلغ بالا که هر قسم متصرفات مالکانه به نام دانشگاه در مورد معامله بخواهند بفرمایند، مجاز و مختار هستند شروع به عمل ساختمان بکنند و بعد ذلک. آقایان کازرونی که پیوسته منشأ اعمال خیر و مصدر نیکوکاری ها بودند و آقای حبیب اشراقی که در امور خیر همیشه پیشقدم بودند از کلیه ی وجه سهمیه ی خود که چهل سهم از هفتاد و دو سهم شش دانگ هر یک از قطعه ی مزبور می شود به دانشگاه بخشیدند و اسقاط هر گونه حقی از خود نسبت به این معامله نمودند.

بنابراین به موجب این ورقه دو قطعه زمین به شماره و به وصف بالا از مالکیت آقایان خارج و به مالکیت دانشگاه استقرار یافت و کلیه ی حقوق فرضیه و تقدیریه از طرفین به یکدیگر حتی اختیارات شرعیه و قانونیه اسقاط و صيغه ی شرعیہ جاری واقع گردید. پس از امضاء این ورقه از طرف متعلقین باید به شرح همین برگ سند هزینه ی وجه سهمی دو نفر دیگر صادر و به وسیله ی اداره ی دارایی پرداخت خواهد شد. در پایان چون سابقا تقسیم و تغریزی در املاک هزار جریب به عمل آمده که به طور قطع و رسمی قطعات شرکا ثابت نیست مقرر گردید.

شرکا عمل تقسیم خود را در ظرف یکماه عملی نمود و پیرو این انتقال نامه قباله رسمی در یکی از دفاتر اسناد رسمی تنظیم نمایند.

تنظیم این نوشته مانع از این نخواهد بود که بعضی از شرکا از شریک دیگر با توافق در مقابل این نوشته تحویل بگیرند تا اینکه علی قدر سهام هر یک از دو نفر دیگر وجه خود را دریافت دارد. به تاریخ دوازدهم دی ماه ۱۳۲۸ ش.

بر اساس قولنامه ی دیگری که موجود است شخص ثالثی بر حسب وكالت از طرف آقای حسن سلطانی با نصف بهای فوق موافقت کرده و سهم ایشان را وکالتا به دانشگاه انتقال داده و زیر آن را امضا نموده است.

بعد از امضای قولنامه ی فوق در تاریخ1328/10/12 از طرف وزارت فرهنگ دکتر زنگنه تقدیرنامه ای به شماره ۲۱۱۷۵/۱۳۳۶۹در تاریخ 1328/10/20 جهت خانواده ی کازرونی ها به آقای دکتر حکمی فرستاده شد تا در جشن تأسیس دبیرستان کازرونی به آنها ابلاغ گردد. این تقدیرنامه در تاریخ 4 /1328/11  تقدیم گردید. متن تقدیر نامه به شرح زیر است:

آقایان اخوان ورثه کازرونی، نظر به اینکه در روز جشن افتتاح دبیرستان کازرونی در طوقچی سهم مالكانه خود از قطعه جنوب غربی اراضی هزار جریب اصفهان را که از مغرب به دیوار مخروبه هزار جریب و از مشرق و شمال به جاده های شیراز و دور شهر محدود است، برای ساختمان دانشگاه مجانا و بالاعوض اهدا نموده اید وزارت فرهنگ از این عمل فرهنگ دوستانه شما بدینوسیله تقدیر می نماید. ضمنا مقتضی است که تشریفات ثبتی و رسمی تحویل اراضی مزبور را تحت نظر جناب آقای زند استاندار استان دهم هر چه زودتر انجام فرمایید.

وزیر فرهنگ - زنگنه

 

نقل و انتقال رسمی این زمین تا سال های ۱۳۴۸ به طول انجامید و در طی این ۲۰ سال جلسات متعددی در این رابطه برقرار شد؛ ولی آموزشگاه عالی بهداری در سال های اول دهه ۱۳۳۰ بر اساس مجوزی که در قولنامه تنظیم شده در اختیار داشت، ساختمان دانشکده پزشکی را در زمین های هزار جریب شروع نمود.

در سال ۱۳۲۹ دو مرتبه مالکین زمین هزار جریب به دفتر استاندار بعدی دعوت شده و دو مرتبه این قرار داد را به آنان گوشزد نمودند و طبق صورتجلسه ی جدیدی به امضای آنها رسانیدند ولی در انتقال سند رسمی کاهلی نمودند.

صورت جلسه :

ساعت ۱۰ صبح روز چهارشنبه ۱۸/۵/ ۱۳۲۹ بر حسب دعوت قبلی آقایان مفصل الاسامی زیر در دفتر جناب آقای استاندار حاضر و در تعقيب جلسات سابقه راجع به واگذاری و خرید اراضی برای دانشگاه اصفهان، مذاکرات مفصلی به عمل آمد و چون سابقا طبق قباله های موجود در. . . . . . . که به امضای جناب آقای زند استاندار سابق اصفهان محضر است، آقایان مالکان اراضی هزار جریب حاضر شده بودند که قطعات شماره زیر را به دانشگاه واگذار نمایند که بدین شرح می باشد:

آقایان ورثه کازرونی، آقایان سلطانی، هراتی، اشراقی ۷۹۶/۱  4۷۹۶/۲

آقایان کازرونی قطعه ی ملکی خود را که دارای ۱۸۰ متر در ۲۰۰ و کسری متر و مجموع آن در حدود یکصد و بیست جریب تقریبی است مجانا به نام هدیه به دانشگاه و آقای حسن سلطانی سهم خود را که چهار دانگ از قطعه ی 4۷۹۶/۲  فرعی است به طول ۵۸۰ متر و عرض ۳۹۰ متر از قرار متری 5 ریال به دانشگاه واگذار نمودند و چون قبلا کارشناس منتخبه از طرف دانشگاه برای تقویم این اراضی قیمت های مختلفی تعیین نموده بود که مورد قبول آقای سلطانی واقع نگردید و علت تقویم به منابع مذکور اینکه دانشگاه بیش از ۱۰۰ جریب از اراضی آقایان سلطانی و غیره را مورد احتیاج نمی دانسته و چون آقایان. . . بوده که کسی از. . . دانشگاه و طرف مابقی مجاور جبران کسر قیمت. . . .

نامه3

مرحوم دکتر حکمی بعد از قرارداد بین مالکین هزارجریب و آموزشگاه اجازه یافت که در زمین های مذکور ایجاد اعیانی نماید و هیچ کس هم نمی توانست در این امر دخالت داشته باشد، بنابراین ساختمان هسته ی اولیه ی دانشگاه را بنا کرد. با انجام قولنامه ی فوق ساختمانهای دانشکده ی پزشکی که امروز دانشکده ی داروسازی در آن جایگزین شده، ساخته شد و بعد از آن دانشجویان آموزشگاه عالی و دانشکده ی پزشکی در آن استقرار یافتند.

عکس پزشکی سابق

 

با تأسیس دانشگاه اصفهان در سال ۱۳۳۹، همزمان با ریاست مرحوم دکتر مهدی نامدار، در پی حفر چاهی در خیابان چهارباغ بالا، چهارراه نظر و انتقال آب آن به زمین های هزار جریب محوطه سازی، درختکاری و گلکاری را شروع کردند.

با این آب آرام آرام دو بنای کوچک در اطراف دانشکده ی پزشکی شکل گرفت تا اینکه مرحوم دکتر قاسم معتمدی در سال ۱۳۴۶ به ریاست دانشگاه اصفهان منصوب شد و با پیگیری هایی از طرف دانشگاه و اقامه دعوا جهت واگذاری زمین های هزار جریب با دادرسی دادگستری دادستان اصفهان مالکین را الزام به انتقال نمود. بدین ترتیب سرانجام دادستان اصفهان (بهمن داودی) به نمایندگی از طرف مالکان و به موجب رأی هیأت سه نفری در تاریخ 1347/8/2همراه نامهای در تاریخ 1347/12/25 با شماره ۳/۲۳۵۸۴ به دایره سوم ثبت املاک اصفهان، سرانجام به دفتر اسناد رسمی شماره ۶۴ اصفهان واقع در خیابان سپه، به سردفتری مرحوم سیدعلی نوربخش دستور تنظیم و صدور سند مذکور صادر گردید.

نوع سند: قطعی غیرمنقول

دفترخانه اسناد رسمی شماره 64 حوزه ثبتی استان اصفهان  

فروشنده: جناب آقای بهمن داودی دادستان شهرستان اصفهان، به نمایندگی از طرف اسامی دیگر الذکر به موجب رأی هیئت محترم سه نفری مورخ 1347/8/2که رونوشت آن همراه نامه شماره۳/۲۳۰۸۶ مورخ 1347/12/20 دایره سوم ثبت املاک اصفهان بدین دفترخانه ارسال گردیده و با توجه به اخطاریه های صادره از طرف این دفتر که به شرح نامه ی شماره ۲۱۰۳ مورخ20 /68/1 دایره ی اجرایی ثبت استان اصفهان به اسامی دیگر الذكر ابلاغ گردیده و اسامی نامبرده عبارتند از :

1- آقایان حاج محمد و حاج محمد جعفر و محمدعلی کازرونی فرزندان مرحوم حاج محمدحسین کازرونی به شناسنامه های ۹۷۷، ۲۲۸۱، ۲۲۸۹ بخش دو اصفهان ساکنین اصفهان خیابان سپه، کوچه تلفنخانه سابق و خیابان پهلوی و خیابان سیدعلیخان( هر یک نسبت بدو سهم از سیزده سهم ششدانگ پلاک زیر)

۲- بانو حاجیه خانم کوچک محمودیه فرزند مرحوم حاج محمدحسین کازرونی به شناسنامه ی شماره ۱۷۶۱۹ بخش ۳- اصفهان ساکنین کوچه جهانبانی (نسبت به یک سهم از سیزده سهم شش دانگ پلاک دیگر الذكر)

٣- ورثه ی مرحوم حاج محمود کازرونی که به موجب گواهی نامه ی حصر وراثت شماره 1476 مورخ23 /1338/8 دادگاه شعبه ی اول بخش تهران عبارتند از بانو مرضیه کازرونی و دوشیزگان منیژه کازرونی و مژده کازرونی متولد25 /1336/1 فرزندان مرحوم حاج محمود کازرونی به شناسنامه های ۷۸۲ بخش یک اصفهان و ۱۳۰۹ بخش دو تهران و ۷ بخش شش تهران و بانو بتول کازرونی فرزند مرحوم محمدجواد به شناسنامه ۲۲۸۹ بخش دو اصفهان، ( عیال مرحوم حاج محمد کازرونی ) ساکنین اصفهان خیابان سپه کوچه ی تلفنخانه ی سابق که بانو بتول نامبرده به موجب وصیت نامه ای به شماره ۵۹۹۸ مورخ 1 /38/6 اداره ی امور سرپرستی تهران تأیید گردیده نیز دوشیزه مژده نامبرده هم قیومیت دارد نسبت به دو سهم از سیزده سهم شش دانگ پلاک زیر به میزان ارث)

4- آقای رحمت اله کازرونی فرزند مرحوم حاج محمدباقر کازرونی به شناسنامه ۱۵۲۲۱ بخش دو اصفهان، ساکن خیابان آبشار ( نسبت به یک سهم از سیزده سهم شش دانگ پلاک زیر با استثناء بهای ثمنیه اعیانی آن) و بانو ایران کازرونی دختر مرحوم حاج محمدباقر کازرونی، به شناسنامه ی ۱۰۲۲۲ بخش دو اصفهان، ساکنین اصفهان، کوی باغ جنت، منزل آقای برومند( نسبت به نیم سهم از سیزده سهم شش دانگ پلاک زیر به استثناء بهای ثمنیه اعیانی آن ) که دو نفر مزبور جزء وراث مرحوم حاج محمدباقر کازرونی می باشند و توضیح می گردد که آقای رحمت اله نسبت به یک دوم از پنج ششم دو سهم از سیزده سهم شش دانگ بانو ایران کازرونی نسبت به یک دوم از پنج ششم دو سهم از سیزده سهم ششدانگ به استثناء بهای ثمنیه اعیانی می باشد.

5- ورثه ی مرحوم محمد مهدی کازرونی که عبارتند از بانوان اقدس و صدیقه کازرونی فرزندان مرحوم حاج محمد مهدی کازرونی به شناسنامه های ۱۹۷۹۹ و ۱۹۷۹۷ بخش یک اصفهان و بانو بتول کازرونی فرزند حاج محمود به شناسنامه ی ۱۹۷۰۸ بخش دو اصفهان و عیال مرحوم حاج محمد مهدی کازرونی ) ساکنین خیابان سپه، کوچه تلفنخانه سابق نسبت به پنج ششم از دو سهم از سیزده سهم شش دانگ پلاک زیر. )

6- نامبردگان در بندهای یک و دو و سه باید نسبت به یک ششم از چهار سهم از سیزده سهم شش دانگ که شخصا مع الواسطه از مرحومه حاجیه خانم بزرگ کازرونی نسبت به عرصه ی زیر مالک شده است.

خریدار: دانشگاه اصفهان به نمایندگی آقای بهرام قرخانی متصدی اموال دانشگاه به موجب نامه ی شماره ی ۱۳۷۰ مورخ 1348/2/31 دانشگاه اصفهان.

مورد معامله و حدود آن: تمامی دوازده سهم و هفت دوازدهم سهم مشاع از سیزده سهم شش دانگ پلاک شماره 4۷۹۶/۱ واقع در بخش پنج اصفهان به استثناء بھای ثمنیه اعیانی، یک سهم و هفت دوازدهم سهم آن) که به شرح وضعیت ثبتی سهام ذکر شده در بندهای چهار و پنج و شش فروشندگان در جریان ثبت است و نسبت به نه سهم دیگر مورد معامله پیش نویس شد. ثبت در صفحه ی ۳۳۵ الی 351 دفتر53 پلاک ثبت گردیده با قدر الحصه توابع و ضمائم مورد معامله که به تصرف خریدار می باشد و برای روشن نمودن موضوع تصریح می شود و پنج دوازدهم سهم دیگری که جزء مورد معامله نیامده، ملکیت بانو پریدخت کازرونی فرزند مرحوم حاج محمدباقر کازرونی و بهای ثمنیه اعیانی یک سهم و هفت دوازدهم سهم که مستثنی شده به ملکیت بانو حاجیه رباب فرزند محمدحسین امین عیال مرحوم حاج محمدباقر کازرونی می باشد.

پلاک ها به شرح مندرج در رأی هیئت محترم سه نفری مساحت شش دانگ پلاک مذکور یکصد و بیست و یک هزار متر مربع و به قرار متر مربعی سه ریال و پنجاه دینار، ضمن مبلغ ۲۳۰۰۰ ریال به اضافه 5 درصد آن، ضمن مبلغ 444675 ریال معین شده و مبلغ مزبور به موجب قبض شماره ۲۳۲۷۹ مورخ 1367/7/15 در صندوق دادگستری سپرده شده و نسخه ی سپرده شده به دفتر ثبت تسلیم گردیده، مانده بهای مورد معامله از مبلغ مذکور به تناسب آن تعلق می گیرد. اسقاط کافیه خيارات از طرفین شد به خصوص خیار غبن على مراتب و فروشندگان نسبت به مقداری در جریان ثبت است تا پنجاه سال مقوم می باشد. کشف فساد در مورد معامله به علاوه بر رد بها از عهده ی غرامات وارده برآیند. حدود و خصوصیات پلاک مذکور طبق پرونده ی ثبتی است، به تاریخ اول خرداد ماه ۱۳۶۸   

 امضا

اساتید و دانشیاران آموزشگاه عالی بهداری اصفهان

اساتیدی که در مرحله ی اول به آموزشگاه عالی بهداری راه یافتند، با سه ستاره، اساتیدی که در مرحله ی دوم به آموزشگاه راه یافتند با دو ستاره و اساتیدی که در مرحله ی سوم راه یافتند با یک ستاره مشخص گردیدند. اساتیدی هم که در آموزشگاه عالی تدریس نداشتند، ولی در دانشکده ی پزشکی اصفهان بودند، با ستارهای مشخص نشده اند. لازم به ذکر است که این گروه از دانشیاران همزمان با تأسیس آموزشگاه عالی بهداری اصفهان، سال ۱۳۲۵ جذب این آموزشگاه گردیدند که بعد تا درجه ی استادی ارتقاء و سپس به دانشکده ی پزشکی و داروسازی انتقال یافته اند.

*-دکتر سید محمدابن شهیدی استاد بیماریهای داخلی

 *-دکتر عباس ادیب استاد داروشناسی

*-دکتر حسین اعرابی هاشمی استاد گوش، حلق و بینی

**-دکتر ناصر امیرنیرومند استاد جراحی و شکسته بندی

**-دکتر حسن انواری استاد درمانشناسی

***-دکتر حسن قلی اوژند استاد بیماریهای زنان

***-دکتر رحمت اله برجیان استاد و مدیر گروه کالبدشناسی و تشریح و رادیولوژی

 - دکتر محمود بلیغ استاد پزشکی قانونی

***-دکتر مسیح جلوه استاد بیماریهای داخلی

*-دکتر فضل اله حکمتیار استاد و مدیر گروه بیوشیمی، فارماکولوژی و بیوفیزیک

***-دکتر مرتضی حکمی استاد جراحی بالینی

**-دکتر منوچهر دانشگر استاد چشم پزشکی

*-دکتر پرویز دبیری استاد آسیب شناسی و مدیر گروه آسیب شناسی

***-دکتر فضل اله رحیم پور استاد بیماری های دهان و دندان

***- دکتر فضل اله سرلتی استاد بیماریهای کودکان و رئیس بخش کودکان بیمارستان خورشید

*-دکتر منصور عطار استاد انگل شناسی و بیماریهای گرمساری

 *-دکتر سیدمحمدفتاح استاد بیولوژی

**-دکتر احمدفشارکی استاد فیزیولوژی و مدیر گروه بیولوژی و فیزیولوژی

- دکتر نعمت اله کرامتی استاد پرتوشناسی

 - دکتر محمد مسعود پور استاد بافت شناسی و رویان شناسی

 ***-دکتر احمد میر حسینی استاد بیماری های مجاری ادراری و مدیر گروه جراحی

 - دکتر محمدمیردامادی استاد زنان و مامائی

***-دکتر ابوتراب نفیسی استاد رشته ی بالینی داخلی و مدیر گروه داخلی و اطفال

***-دکتر عبدالباقی نواب استاد بیماریهای عفونی و مدیر گروه عفونی و بهداشت

انحلال آموزشگاه عالی بهداری اصفهان

آموزشگاه عالی بهداری طی ۱۳ دوره خدمت فرهنگی به پزشکی ایران و تربیت ۴۳۵۰ نفر بهدار تحصیل کرده در سال ۱۳۴۲ منحل گردید. تعطیلی این آموزشگاه عامل تعطيلی علوم پزشکی در اصفهان نبود، بلکه سال ۱۳۲۹ همزمان با فعالیت آن، دانشکده ی پزشکی اصفهان نیز تأسیس یافت و تا انحلال آموزشگاه عالی بهداری این دانشکده به قدرت خود رسیده بود.

تأسیس دانشکده ی پزشکی اصفهان، سال 1329

طی ۱۳ سال، تا هنگام انحلال آموزشگاه عالی بهداری (۱۳۴۲)، افرادی واجد شرایط تدریس به اساتید دیگر پیوستند و در آن سال کادر علمی و آموزشی آموزشگاه به دانشکده ی پزشکی انتقال یافت. دکتر فضل اله حکمتیار اولین عضو هیئت علمی بود که از آموزشگاه به دانشکده ی پزشکی منتقل گردید. سال ۱۳۲۹ با وجود آموزشگاه عالی بهداری در اصفهان، دانشکده ی پزشکی اصفهان شکل گرفت و فعالیت خود را در کنار آن آموزشگاه شروع نمود تا اینکه در سال ۱۳۴۲ آموزشگاه عالی بهداری منحل شد و تنها دانشکده ی پزشکی اصفهان به مسئولیت تربیت پزشک ادامه داد.

سال ۱۳۳۵ براساس نیاز جامعه ی علمی و پزشکی اصفهان به دانشکده داروسازی، در مجاورت دانشکده ی پزشکی با تلاش و پافشاری مردم و هیئت علمی دانشکده ی پزشکی، دانشکده ی داروسازی تأسیس گردید که راه اندازی آن دانشکده، به علت رفع احتياجات دارویی و لازم و ملزوم بودن دو مرکز طب و دارو در اصفهان بود و اقدامات اولیه برای تشکیل آن شروع گردید. جهت تأسیس دانشکده ی داروسازی، در شورای دانشکده ی پزشکی جلسات مختلفی تشکیل و موضوع آن بررسی و حمایت گردید.

دانشکده ی داروسازی اصفهان

قبل از تأسیس دانشکده ی داروسازی در اصفهان، مردم، هیئت علمی و کادر درمانی آموزشگاه عالی بهداری به ریاست مرحوم دکتر حکمی و دانشکده ی پزشکی به ریاست دکتر اوژند، اطبای شهر و نیک اندیشان اصفهان به تأسیس مرکز تربیت داروساز ابراز علاقه مندی بسیار نمودند؛ حتی برخی از اساتید اعلام آمادگی نمودند که به طور رایگان تدریس خواهند کرد و با تلگرافی به دربار تأسیس چنین مرکزی را خواستار شدند.

پس از ارسال تلگراف فوق و با رایزنی هایی که قبلا انجام شده بود، استدعای عالی شورای دانشکده ی پزشکی برای اجرای امر به وزیر فرهنگ وقت ابلاغ و از طرف آن وزارت خانه تلگرافی بدین مضمون به دانشکده ی پزشکی اصفهان ابلاغ گردید:

تلگراف به اصفهان دانشکده پزشکی

آقای دکتر اوژند عطف به تلگراف ۳۳۵۰ صادره به دربار شاهنشاهی در موضوع استدعای کسب اجازه از پیشگاه مبارک ملوکانه برای تأسیس دانشکده داروسازی در صورتی که از حیث وسایل فنی و معلم محظوری نباشد اقدام نمایند.

هم زمان با کسب اجازه ی برگزاری جشن فارغ التحصیلی اولین دوره ی دانش آموختگان طب که در تاریخ 1335/8/21 به دربار مخابره و درخواست تأسیس دانشکده ی داروسازی در اصفهان شد، مژده ی موافقت آن به اهالی فرهنگ دوست اصفهان داده شد. پس از دستور تأسیس دانشکده ی پزشکی و داروسازی، دکتر حسنقلی اوژند به عنوان رئیس این دانشکده انتخاب گردید و اولیای دانشکده ی پزشکی اقدام به تأسیس دانشکده ی داروسازی نمودند.

در زمان افتتاح دانشکده ی داروسازی اصفهان و به خاطر مجهز نبودن برخی از آزمایشگاهها، تدریس و تعلیم آن دروس در دانشگاه تهران انجام می گرفت و بیشتر در تعطیلات تابستانی انجام پذیر بود. آزمایشگاههای داروهای شیمیایی، مواد غذایی، آب شناسی، داروسازی جالينوسی و زهرشناسی و کلاس های دروس نظری داروهای شیمیایی و میکروب شناسی را به علت نبودن تجهیزات و مدرس، دانشجویان در تعطیلات تابستان به تهران عزیمت و در دانشگاه تهران این دروس نظری و عملی را می گذرانیدند.

اولین دوره ی دانشجویان سال پنجم در تاریخ 1339/10/24 برای انجام پایان نامه های خود به دو گروه پنج وهشت نفری تقسیم بندی شدند. پنج نفر از امکانات و استادان راهنمای مستقر در اصفهان و هشت نفر دیگر، از دانشگاه تهران استفاده کردند.

برای مقررات آموزشی دانشکده ی داروسازی اصفهان تا سال ۱۳۳۹ به طور دقیق از آیین نامه های تدوین یافته ی دانشکده ی داروسازی تهران استفاده می شد. این دستورالعمل چنین بود که دانشجو طی ۴ سال تحصیلی در صورت موفقیت، به اخذ دانشنامه ی داروسازی درجه ۱ نایل می شد و با ارائه ی پایان نامه و یک سال تحصیل دیگر به مرتبه ی دکتری داروسازی دست می یافت. ولی در آن سال آیین نامه ی جدیدی به خصوص در مقررات سال پنجم تدوین شد که مفاد آن از تاریخ 1339/10/15 به اجرا در آمد.

استقلال دانشکده ی داروسازی وتأسیس دانشگاه اصفهان

برای تأسیس دانشگاه ی در اصفهان در تاریخ 1337/6/16 بعد از دو سال که از تأسیس دانشکده ی داروسازی گذشت و ضمیمه ی دانشکده ی پزشکی بود، اولیای امور اجبار داشتند آن را مستقل نمایند تا تعداد دانشکده ها به حد نصاب برسد.  

برای استقلال دانشکده ی داروسازی دانشجویان و هیئت علمی آن بسیار تلاش کردند تا با موافقت وزارت فرهنگ وقت از دانشکده ی پزشکی جدا شده و استقلال یافت. بعد از آن با توجه به تأسیس دانشکده ی ادبیات که ابتدای امر به صورت شبانه اداره می شد ولی بعدأ کاربری آن به روزانه تغییر یافت و چند رشته ی دیگر نیز بدان افزوده شد.

مرحوم دکتر عباس فاروقی مؤسس آن دانشکده موافقت نمود تا با دو دانشکده ی پزشکی و داروسازی سه دانشکده به حد نصاب تأسیس یک دانشگاه رسید. نتیجه به وزارت فرهنگ اعلام و از طرف دکتر مهران، وزیر فرهنگ وقت، نامه ای به عنوان دانشکده ی پزشکی اصفهان مبنی بر موافقت تأسیس دانشگاه اصفهان صادر گردید.

براساس موافقت دکتر اقبال و به موجب ابلاغ دکتر مهران (وزیر فرهنگ) به مرحوم دکتر اوژند ابلاغ های یاد شده برای ریاست و معاونت دانشکده ی داروسازی صادر گردید و سال تحصیلی ۳۷ - ۱۳۳۶ از شش ماهه ی دوم سال، دانشکده ی داروسازی از پزشکی جدا شد و به صورت مستقل اداره می شد.

سال ۱۳۳۷ پس از مسافرت هیئت دولت به اصفهان طبق موافقت دکتر اقبال، نخست وزیر وقت، به موجب ابلاغیه ی شماره ی ۳۰۷۶ مورخ 1337/7/17 به دانشکده ی پزشکی اصفهان، استقلال دانشکده ی داروسازی اصفهان رسما اعلام گردید و دانشکده ی داروسازی اصفهان به صورت مستقل در آمد. با استقلال دانشکده ی داروسازی اصفهان مرحوم استاد دکتر عبدالباقی نواب به عنوان اولین رئیس دانشکده ی مستقل داروسازی معرفی و کار خود را شروع کرد. سال ۱۳۳۷ در پی موافقت وزارت فرهنگ با استقلال دانشکده ی داروسازی از طرف وزیر فرهنگ وقت، مرحوم دکتر مهدی نامدار استاد دانشگاه تهران، قبل از اینکه به ریاست دانشگاه اصفهان برگزیده شود، به سرپرستی دانشکده ی داروسازی اصفهان منصوب گردید تا در انجام امور دانشکده با مرحوم دکتر عبدالباقی نواب همکاری های لازم را بنماید.

مرحوم دکتر مهدی نامدار پس از برگزیده شدن به ریاست دانشگاه اصفهان، معاونت دانشکده ی داروسازی را برای دکتر سید فضل اله حکمت یار صادر کرد تا در نبود دکتر نواب ایشان به عنوان معاونت، کارهای اجرایی و علمی دانشکده ی داروسازی را به انجام برساند.

اختلال در استقلال دانشکده ی داروسازی اصفهان و انحلال آن

با وجود اینکه سازمان آموزشی و اداری دانشکده ی داروسازی اصفهان بعد از سال ۱۳۳۷ مستقل گردیده بود؛ ولی دانشجویان به علت نداشتن محل برگزاری کلاس و آزمایشگاههای مورد نیاز، از دانشکده ی پزشکی استفاده می کردند. به همین خاطر آنها به دفعات متعدد برای محل استقرار کلاس ها و آزمایشگاههای مورد نیاز دانشکده به تمامی مقامات مسئول مکاتباتی نموده و از آنها استمداد می کردند.

با بالاگرفتن اعترضات مردمی سال ۱۳۴۰ و بعد از انتخاب مرحوم دکتر ریاحی به عنوان ریاست دانشگاه، یکی از تقاضاهای دانشجویان به صورت مکتوب که به امضای دانشجویان دانشکده ی داروسازی رسیده بود، خواستار تغییر کاربری دبیرخانه به کلاس ها و آزمایشگاه های دانشکده ی داروسازی شدند، ولی متأسفانه به خاطر مسائل سیاسی که بین نخست وزیر و وزیر فرهنگ کابینه اش اتفاق افتاد، نتیجه ی عکس گرفتند که به انحلال دانشکده ی داروسازی اصفهان منجر گردید.

انحلال دانشکده ی داروسازی در سال تحصیلی ۴۲ – ۱۳۴۱

متأسفانه در سال تحصیلی ۴۲-۱۳۴۱ بعد از ادغام دانشکده ی داروسازی و پزشکی، طبق دستور وزارت فرهنگ از پذیرفتن دانشجو برای این سال تحصیلی خودداری گردید و دانشکده ی داروسازی عملا به حال تعلیق افتاد و به تعطیلی گرایید و تا ۴ سال برای رشته ی تحصیلی داروسازی اصفهان دانشجویی پذیرفته نشد. ولی سال تحصیلی ۴۵ - ۱۳۴۴ دانشکده ی داروسازی مجددا بازگشایی گردید. در این مدت دانشجویان این دانشکده که در سال های دوم تا پنجم تحصیل می کردند به تهران انتقال داده شدند و از دانشکده ی داروسازی دانشگاه تهران فارغ التحصیل گردیدند.

نامه4

تأسیس مجدد دانشکده داروسازی اصفهان

شورای مرکزی دانشگاهها مورخ 1344/8/1 در نود و سومین جلسه ی خود طبق موافقت نامه ی تلگرافی به شماره ی ۱۱۷۴۷ به تاریخ 1344/8/12 از طرف دبیر کل شورای مرکزی دانشگاهها، دکتر جلال کسایی، مخابره گردید و برقراری مجدد دوره ی داروسازی را به اطلاع اولیای امور دانشکده ی پزشکی اصفهان رسانید.

 در این تلگراف اظهار شده برای تربیت داروساز دوره ی ۴ ساله ای در نظر گرفته شده که برای اداره ی داروخانه و دریافت درجه ی لیسانس داروسازی می باشد، مشروط به اینکه وابسته به دانشکده ی پزشکی اصفهان باشد و نام دانشکده ی پزشکی اصفهان دوباره به دانشکده ی پزشکی و داروسازی تبدیل گردد.

در زمان تأسیس مجدد دانشکده ی داروسازی اصفهان در تاریخ ۱۳۴۴/۸/۱ ریاست دانشکده ی پزشکی به عهده ی مرحوم دکتر ابوتراب نفیسی بود که برقراری مجدد دانشکده ی داروسازی به صورت ضمیمه ی دانشکده ی پزشکی قرار گرفت. بنابراین اولین رئیس دانشکده ی پزشکی و داروسازی در تجدید حیات دانشکده ی داروسازی را دکتر ابوتراب نفیسی عهده دار بود.

مدیریت فنی دانشکده ی داروسازی طبق نامه ی مورخ ۴۴/۱۰/۲۳ که از طرف دکتر ابوتراب نفیسی به اداره ی کل تعلیمات عالیه منعکس یافته، مدیریت فنی دانشکده ی داروسازی به عهده ی دکتر سید فضل اله حکمتیار قرار گرفته است.

تفکیک دانشکده ی داروسازی از دانشکده ی پزشکی

نیمه ی دوم سال ۱۳۴۴ دوباره دانشکده ی داروسازی اصفهان با نام جدید دانشکده ی علوم دارویی اصفهان کار خود را برای دوره های چهار ساله جهت تربیت داروساز درجه ۱ آغاز کرد. شروع دانشکده ی داروسازی وابسته به دانشکده ی پزشکی بود و کلاس های درس در محوطه ی دانشکده ی پزشکی تشکیل می گردید و از آزمایشگاههای مشترک پزشکی و داروسازی استفاده می شد. ولی در محل کنار دانشکده ی فعلی ساختمانی کوچک بود که آزمایشگاه داروهای جالينوسی و کلاس های اختصاصی داروسازی در آن تشکیل میشد.

از سال ۱۳۴۴ دانشکده ی پزشکی و داروسازی با همین ترتیب کار خود را ادامه داد تا سال ۱۳۴۶ براساس مصوبه ی ۱۳۷ جلسه ی شورای مرکزی دانشگاهها، دانشکده ی داروسازی را از دانشکده ی پزشکی جدا و به دانشکده علوم دارویی نامیدند و سرپرستی دانشکده به مرحوم دکتر ابوتراب نفیسی واگذار گردید.

تأسیس مجدد دانشگاه اصفهان

سال ۱۳۴۶ با تغییرات اساسی که در مورد سیستم های آموزش عالی اصفهان روی داد، باعث گردید که دو مرتبه دانشگاه اصفهان تأسیس گردد. در تاریخ ۱۶ شهریور ۱۳۴۶ بنا به مصوبه ی فوق جلسه ی شورای مرکزی دانشگاه اصفهان موجودیت خود را باز یافت و با تشکیل هیئت امنا که ریاست آن به عهده ی فاطمه پهلوی (خواهر شاه) بود، مرحوم دکتر قاسم معتمدی به ریاست دانشگاه اصفهان انتصاب یافت.

تأسیس دانشکده ی علوم دارویی

سال ۱۳۴۶ طبق مصوبه ی ۱۳۷ جلسه ی شورای مرکزی دانشگاهها، دانشکده داروسازی از دانشکده ی پزشکی جدا شده، به صورت یک دانشکده ی مستقل در آمد. بر اساس بخشنامه ی صادره از طرف دکتر بدیعی دبیر کل شورای مرکزی دانشگاهها به دانشگاه اصفهان ابلاغ و رونوشت آن برای دکتر نفیسی ارسال و ایشان آن را به اداره ی کل کارگزینی دانشگاه اصفهان ابلاغ نمود. ولی مرحوم دکتر ابوتراب نفیسی سرپرست آن بود. (دکتر نفیسی در آن زمان ریاست دانشکده ی پزشکی و داروسازی را عهده دار بوده است)

جدا شدن دانشکده ی داروسازی از پزشکی

 بعد از مصوبه ی ۱۳۷ که خرداد ماه ۱۳۴۶ صادر گردیده بود و دکتر نفیسی با وجود مشکلاتی در مورد بودجه، توانست سال تحصیلی ۴۸ - ۱۳۴۷ طبق نامه ی وزیر علوم و آموزش عالی وقت دانشکده ی داروسازی را به صورت مستقل و به شکلی که قبلا ادامه داشت، با تغییراتی در آن با نام دانشکده ی علوم دارویی تأسیس و جایگزین نماید.

بعد از جداسازی دانشکده ی داروسازی از پزشکی نامه ای از طرف دکتر نفیسی به وزارتخانه فرستاده شد و صلاحیت دکتر فضل اله حکمتیار را جهت معاونت فنی دانشکده ی علوم دارویی اصفهان تأیید نمود. از این زمان دکتر فضل اله حکمتیار با حفظ سمت آموزشی، مدیریت فنی دانشکده ی داروسازی را نیز به عهده گرفت.

نامه5

تأسیس دانشکده ی علوم دارویی براساس ضوابط وزارت علوم و آموزش عالی برای تربیت داروساز جهت مدیریت علمی و اقتصادی داروخانه و مدرک تحصیلی آن لیسانس علوم داروئی بود. اما اگر دانشجویی توان علمی و آمادگی ادامه تحصیل را در مقاطع فوق لیسانس و اخذ دکترا داشت به شرط موفقیت در آزمون ها هر دوره می توانست به مراحل بالاتر ارتقا یابد.

دانشکده علوم داروئی بدین روند تا سال تحصیلی ۵۲ - ۱۳۵۱ ادامه یافت. سال تحصیلی ۴۸ - ۱۳۴۷ با منحل شدن دانشکده ی داروسازی اهواز، دانشجویان آن دانشکده به اصفهان انتقال یافتند. منتقلین به دانشکده ی داروسازی اصفهان ۴۶ نفر بودند که همراه با دانشجویان اصفهان به صورت دو گروه همپایه به تدریج در سال های بعد فارغ التحصیل گردیدند.

در تأسیس مجدد دانشکده ی داروسازی و شکل گیری دوباره ی دانشگاه اصفهان از سال ۱۳۴۶ با شروع ریاست مرحوم دکتر معتمدی قوانین آموزشی حاکم بر آموزش دانشگاه و دانشکده ی داروسازی که تابع قوانین آموزشی دانشگاه قبلی و به صورت غیر واحدی (امتحانات سالیانه) بوده تغییرات کلی یافت.

از تغییرات دیگر سال ۱۳۴۶ در دانشگاه اصفهان تغییراتی در نظام امتحانات و آیین نامه ی آموزشی آن بود که انتخاب دروس به صورت سالیانه انجام می گرفت ولی در آن سال به شکل نیمه سال یا ترمی تغییر یافت و به جای درس های سالیانه نظام انتخاب واحدی جایگزین گردید. تغییرات آیین نامه های آموزشی در تمام سطوح آموزشی دانشگاه تغییر یافت و دانشکده ی داروسازی هم که زیر مجموعه ی دانشگاه اصفهان قرار داشت، متابعت نمود و نظام واحدی برگزار گردید.

منابع:

- دانشنامه دارو سازی و داروخانه داری در اصفهان، دکتر حسین یقینی، جلد دوم.

- دفتر تدوین تاریخ دانشگاه علوم پزشکی اصفهان